علمی-پژوهشی
قدسیه حبیبی؛ سعید انواری؛ سیدصدرالدین طاهری
چکیده
نظریات مختلفی درباره نحوه ارتباط صورتهای ذهنی با اشیای خارجی ارائه شده است که از این میان میتوان به دو نظریه عینیت ماهوی و قول به شبح اشاره کرد. اکثر محققان، ابنسینا را قائل به عینیت ماهوی و تفتازانی را ملتزم به دیدگاه شبح دانستهاند. در مقاله حاضر نخست نظرات ابنسینا و تفتازانی با یکدیگر مقایسه شده است و نشان داده ...
بیشتر
نظریات مختلفی درباره نحوه ارتباط صورتهای ذهنی با اشیای خارجی ارائه شده است که از این میان میتوان به دو نظریه عینیت ماهوی و قول به شبح اشاره کرد. اکثر محققان، ابنسینا را قائل به عینیت ماهوی و تفتازانی را ملتزم به دیدگاه شبح دانستهاند. در مقاله حاضر نخست نظرات ابنسینا و تفتازانی با یکدیگر مقایسه شده است و نشان داده شده است که ایشان نه تنها پیرو دو رویکرد متفاوت نیستند، بلکه سخنان تفتازانی را میتوان تأیید نظر ابنسینا و مشابه نظرات وی به شمار آورد. همچنین با اشاره به تفسیرهای مختلفی که از نظریه شبح مطرح شده است، در مورد انتساب این نظریه به تفتازانی داوری شده است.
علمی-پژوهشی
داود حسینی
چکیده
در ادبیات معاصر درباره در ـ جهان بودن یا در ـ ذهن بودن ماهیت ازمنظر صدرا اختلاف نظر وجود دارد. در این نوشتار قصد داریم که دلایلی اقامه کنیم مبنیبر اینکه ازمنظر صدرا ماهیت امری در ـ جهان است. برای این منظور، استدلال خواهد شد که برخی از تعابیر کلیدی صدرا درباره ماهیت (انتزاعی بودن ماهیت و صادق بودن ماهیت بر وجود)، در حضور نظر خاص صدرا ...
بیشتر
در ادبیات معاصر درباره در ـ جهان بودن یا در ـ ذهن بودن ماهیت ازمنظر صدرا اختلاف نظر وجود دارد. در این نوشتار قصد داریم که دلایلی اقامه کنیم مبنیبر اینکه ازمنظر صدرا ماهیت امری در ـ جهان است. برای این منظور، استدلال خواهد شد که برخی از تعابیر کلیدی صدرا درباره ماهیت (انتزاعی بودن ماهیت و صادق بودن ماهیت بر وجود)، در حضور نظر خاص صدرا درباب انتزاع و صدق نتیجه میدهند که ماهیت در ـ جهان است، گرچه ماهیت فقط بالعرض موجود باشد. با این نتیجه، مسئله دیگری مطرح خواهد شد: چه تفاوتی بین موجودیت بالذات وجود و موجودیت بالعرض ماهیت است؛ اگر هر دو در ـ جهان بودن را درپی دارند، پیشنهاد میشود که موجودیت بالذات و موجودیت بالعرض و در ـ جهان بودن را میتوان در نسبت با منشأ اثر بودن و استقلال از اذهان توضیح داد. شواهد متنیای از صدرا ارائه خواهد شد که تعابیر صدرا دور از این پیشنهاد نیست.
علمی-پژوهشی
محمد سعیدی مهر
چکیده
فیلسوفان از گذشته تا کنون کوشیده اند با رویکردی فلسفی پرده از زوایای پنهان پدیده ای که آن را «درد» می نامیم، بردارند. یکی از پرسشهای اساسی و مقدماتی در این زمینه، پرسش از چیستی (ماهیت) درد است. ابن سینا به مسئله چیستی درد پرداخته است. در نظر ابن سینا مفهوم درد مفهومی بدیهی نیست و از این رو، می توان - بلکه باید- آن را تعریف کرد. وی ...
بیشتر
فیلسوفان از گذشته تا کنون کوشیده اند با رویکردی فلسفی پرده از زوایای پنهان پدیده ای که آن را «درد» می نامیم، بردارند. یکی از پرسشهای اساسی و مقدماتی در این زمینه، پرسش از چیستی (ماهیت) درد است. ابن سینا به مسئله چیستی درد پرداخته است. در نظر ابن سینا مفهوم درد مفهومی بدیهی نیست و از این رو، می توان - بلکه باید- آن را تعریف کرد. وی در کتاب الاشارات و التنبیهات خود تعریف دقیقی عرضه کرده است که بر اساس آن درد عبارت است از ادراک و نایل شدن (رسیدن) به آن چه که نزد ادراک کننده آفت و شر است از آن جهت که آفت و شر است. خواجه نصیرالدین طوسی در شرح خود بر کتاب الاشارات و التنبیهات کوشیده است تحلیل دقیقی از این تعریف ارائه کند. با این حال به نظر می رسد تعریف ابن سینا، علیرغم دقت بسیار، ابهاماتی را به دنبال دارد مانند اینکه آیا درد صرفاً یک امر ذهنی (سابجکتیو) است یا اینکه از ویژگی عینی هم برخوردار است. افزون براین، روشن نبودن تمایز «علم حصولی/ علم حضوری» در فلسفه شیخ سبب شده است که در این تعریف، خصیصه حضوری بودن درد به مثابه نوعی ادراک به دشواری بیان شود.
علمی-پژوهشی
حسن عباسی حسینآبادی
چکیده
مفهوم «کمال» در اندیشه ارسطو بهطور کلی با دو واژه «انرگیا» و «انتلخیا» بیان شده است که هر دو در انگلیسی به (Actuality) ترجمه شده است. ارسطو در بحث علمالنفس برای تعریف نفس یکبار نفس را به صورت بدن طبیعی تعریف کرده است و در ادامه آن را به «کمال اول» تعریف کرده است و «کمال نخستین» را در برابر کمال نهایی یا ثانوی ...
بیشتر
مفهوم «کمال» در اندیشه ارسطو بهطور کلی با دو واژه «انرگیا» و «انتلخیا» بیان شده است که هر دو در انگلیسی به (Actuality) ترجمه شده است. ارسطو در بحث علمالنفس برای تعریف نفس یکبار نفس را به صورت بدن طبیعی تعریف کرده است و در ادامه آن را به «کمال اول» تعریف کرده است و «کمال نخستین» را در برابر کمال نهایی یا ثانوی قرار داده است. او در تبیین کمال بودن نفس و چرایی «کمال نخستین» برای نفس از آنالوژی تناسب بهره میگیرد. پرسش این است چرا در تعریف نفس از صورت به کمال گذر کرده است؟ معنی کمال در تعریف نفس چیست؟ مراد از «اولی» بودن در «کمال» در تعریف نفس چیست؟ چرا ارسطو نفس را کمال نخستین معرفی کرده است؟ مؤلفههای کمال نخستین نسبت به کمال نهایی چیست؟ بهره ارسطو از آنالوژیها در تعریف نفس چه بوده است؟ در این نوشتار با بیان آنالوژیها در تعریف نفس در صدد تحلیل این مسئله و پاسخگویی به این پرسشها هستیم.
علمی-پژوهشی
مهدی عظیمی
چکیده
آیا نقدهای سهروردی بر نظریۀ مشائیِ تعریف، و تأسیس نظریۀ اشراقیِ تعریف به دست او، یک واگرایی تند و تیز از منطق تعریف ابنسیناست؟ پاسخ ضیائی و والبریج مثبت است؛ پاسخ این جستار، اما، منفیست. سهروردی در حکمة الإشراق سه نقد اساسی بر نظریۀ حدّ تامّ دارد، که برخی از آنها به حد ناقص و رسم نیز قابل تعمیم است: (1) مغایرت با کاربرد متعارف زبان؛ ...
بیشتر
آیا نقدهای سهروردی بر نظریۀ مشائیِ تعریف، و تأسیس نظریۀ اشراقیِ تعریف به دست او، یک واگرایی تند و تیز از منطق تعریف ابنسیناست؟ پاسخ ضیائی و والبریج مثبت است؛ پاسخ این جستار، اما، منفیست. سهروردی در حکمة الإشراق سه نقد اساسی بر نظریۀ حدّ تامّ دارد، که برخی از آنها به حد ناقص و رسم نیز قابل تعمیم است: (1) مغایرت با کاربرد متعارف زبان؛ (2) شناختناپذیری فصول حقیقی؛ (3) احتمالِ همیشگیِ غفلت از یک یا چند ذاتی. رگههای پررنگی از این هر سه نقد را میتوان در رسالة الحدود و التعلیقاتِ ابنسینا، همراه با دو نقد دیگر، پیجُست: (4) احتمال همیشگی اخذ لازم به جای ذاتی؛ و (5) احتمال همیشگی اخذ جنس بعید به جای جنس قریب. سهروردی تنها تعریفِ ممکن را تعریف ماهیت از راه ترکیب اعراض عامّی میداند که جملگی با هم به آن ماهیت اختصاص دارند؛ مشروط بر اینکه تعریف در داد و ستدی معرفتشناختی میان تعریفگر و تعریفجو، و بر پایۀ علم حضوری و تواتر پیش رود. این نظریه نیز امتداد خطّی است که ابنسینا در التعلیقات و الإشارات رسم کرده است. بنابراین، منطق تعریف سهروردی مکمّل منطق تعریف ابنسینا است.
علمی-پژوهشی
هادی وکیلی؛ مریم داورنیا؛ زینب برخورداری
چکیده
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان ...
بیشتر
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان معاصر در باره معنویت برای کودکان با آموزههای عرفان اسلامی سنجیده شود. این نوشتار با محدود کردن دامنه پژوهش به دو عارف متاله حضرت آیت الله شاه آبادی(س) و امام خمینی(ره)، بررسی تطبیقی مبانی و آموزههای معنویت برای کودکان، که امروزه در جهان مطرح شده و مباحث متناظر این مفهوم در عرفان اسلامی را مورد پژوهش قرارداده است. بدیهی است معنویت برای کودکان به طور مستقل و مجزا در آرای این بزرگواران وجود ندارد، اما پژوهش و مطالعه در آثار ایشان نشان داد که تعریف معنویت، پرداختن به آموزشهای معنوی برای کودکان، مبانی و روشهای آن، از آثار ایشان قابل استخراج است. معنویت برای کودکان در عرفان اسلامی به لحاظ مبانی و اهداف، با آنچه از مبانی غیراسلامی منشعب شده، تفاوت مییابد هرچند در روشها و مصادیق، شباهتهایی دیده میشود.