علمی-پژوهشی
محمّد قمی؛ محمدجواد اسماعیلی
چکیده
ابنسینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» میداند.ملامحمدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة معتقد است که حدوث نفس نه با تجرد آن سازگار است و نه با بقایآن. وی به قدم و وحدت نفس قائل شده است. ازدیدگاه ابنسینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه ...
بیشتر
ابنسینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» میداند.ملامحمدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة معتقد است که حدوث نفس نه با تجرد آن سازگار است و نه با بقایآن. وی به قدم و وحدت نفس قائل شده است. ازدیدگاه ابنسینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه است: 1. اگر نفس بعدازتعلق به بدن متکثر نشده باشد، بایدهمۀ انسانها در همۀ صفات یکسان میبودند؛ 2. اگر نفس بعدازتعلق به بدن متکثر شده باشد، امر مجرد بهنحو بالقوه و بالفعل انقسام میپذیرد. حکیم اردستانی در الحکمة الصادقیة مدعای خود را بهگونهای تبیین کرده است که با دو محذور یادشده مواجه نشود. در این نوشتار، با بهرهگیری از آثار فلسفی اردستانی، دیدگاه وی درباب نفس تبیین شده است.
علمی-پژوهشی
مرتضی بحرانی؛ سیدمحسن علویپور
چکیده
متفکران مسلمان، بهتأسی از حکیمان کلاسیک یونانی، در فلسفة سیاسیشان به «دوستی»بهمثابة مفهومی فلسفی و سیاسی توجه کردهاند. بااینحال، توجه آنها به این مقوله دارای نقاط ممیزهای است که میتواند نشاندهندة تفاوتهای تفکر اسلامی با تفکر یونانی باشد. این نقاط تمایز خود را بیشتر در کماهمیتتردانستن این مقوله در چهارچوب ...
بیشتر
متفکران مسلمان، بهتأسی از حکیمان کلاسیک یونانی، در فلسفة سیاسیشان به «دوستی»بهمثابة مفهومی فلسفی و سیاسی توجه کردهاند. بااینحال، توجه آنها به این مقوله دارای نقاط ممیزهای است که میتواند نشاندهندة تفاوتهای تفکر اسلامی با تفکر یونانی باشد. این نقاط تمایز خود را بیشتر در کماهمیتتردانستن این مقوله در چهارچوب تفکر سیاسی و بهرهگیری از مفاهیم کمکی برای جایگیری آن در چهارچوب فلسفة سیاسی آنها نشان میدهد. مقالة حاضر، با بررسی مفهوم دوستی در آرای فیلسوفانی چون کندی، فارابی، عامری، اخوانالصفا، و خواجهنصیرالدین طوسی، ازطریق تحلیل محتوایی آثار آنها نشان میدهد که متفکران مسلمان در وامگیری از فیلسوفان یونانی، بنابر زمینة فکری خویش، روایتیِ مختص خود از مفاهیم برسازندة سامان سیاسی بهدست میدهند که در مواردی حتی با رویکرد حکیمان یونانی مخالف است.
علمی-پژوهشی
محسن حبیبی؛ علی صادقی نژاد
چکیده
اخلاق فضیلتگرا یکی از نظریههای اخلاق هنجاری است که،بهجای تأکید بر وظیفهگرایی یا سودگرایی، بر فضیلتمندی فاعل اخلاقی تأکید میکند. ابنمسکویه در فضیلتگرایی متأثر از ارسطو و مایکل اسلوت متأثر از آرای هیوم است. مقایسة این دو نظریه نشاندهندة نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلتگرایی است. نقش سعادتگرایی ...
بیشتر
اخلاق فضیلتگرا یکی از نظریههای اخلاق هنجاری است که،بهجای تأکید بر وظیفهگرایی یا سودگرایی، بر فضیلتمندی فاعل اخلاقی تأکید میکند. ابنمسکویه در فضیلتگرایی متأثر از ارسطو و مایکل اسلوت متأثر از آرای هیوم است. مقایسة این دو نظریه نشاندهندة نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلتگرایی است. نقش سعادتگرایی در اخلاق فضیلت یکی از این نقاط افتراق است.ابنمسکویه فضیلتگرایی را با تأکید بر سعادتگرایی تبیین میکند و اسلوت با نفی سعادتگرایی. عقلگرایی نیز یکی دیگر از نقاط افتراق است؛ درحالیکه عقلگرایی جایگاهی اساسی در نظریة ابنمسکویه دارد، در دیدگاه اسلوت، که عاطفهگراست، فاقد چنین جایگاهی است. درمجموع، نظریة ابنمسکویه،بهدلیلتأکید بر سعادت و عقلانیت، منسجمتر و منطقیتر است. تأکید اسلوت بر عاطفهگرایی از نقاط ضعف نظریةوی است و تالیهای فاسدیدارد.
علمی-پژوهشی
عبدالله صلواتی؛ مروه دولتآبادی
چکیده
یکی از مباحث مهم نزد متفکرین اسلامی مسأله ملائکه و تحلیل و واکاوی مرتبت وجودی آن است؛ تحلیل صدرایی ملائکه در راستای طرح کلان ملاصدرا، یعنی هماهنگی عقل و نقل است. او در مواضعی از دریچه فلسفی از ملائکه یاد کرده و آنها را عقل مینامد و گاه نیز با لسان شریعت سخن گفته و با عنوان ملائکه از آنان یاد مینماید. دو پرسش اساسی این جستار عبارتند ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم نزد متفکرین اسلامی مسأله ملائکه و تحلیل و واکاوی مرتبت وجودی آن است؛ تحلیل صدرایی ملائکه در راستای طرح کلان ملاصدرا، یعنی هماهنگی عقل و نقل است. او در مواضعی از دریچه فلسفی از ملائکه یاد کرده و آنها را عقل مینامد و گاه نیز با لسان شریعت سخن گفته و با عنوان ملائکه از آنان یاد مینماید. دو پرسش اساسی این جستار عبارتند از: ملاصدرا چه تلقیای از ملائکه دارد؟ او چگونه وجود ملائکه را اثبات میکند؟ بر این اساس برخی از نتایج این پژوهش به این قرار است: از نظر ملاصدرا، ملائکه طیفهای گوناگونی دارند که از آن جملهاند: ملائکه مقرب، ارواح مهیمن، ملائکه مدبر و ملائکه زمین. ویژگی مشترک میان آنها عبارت است از بساطت، تجرد، وجود بالفعل، مجرای فیض و رسالت؛ و همچنین تدبیر امور فلکی و دنیایی برخی از خصیصههای مختص ملائکه است. همچنین، گزارش ادله دوازدهگانه ملاصدرا در اثبات ملائکه و ارائه آنها با چینش برهانی و نقد و بررسی آنها از برجستگیهای این مقاله است که مسبوق به سابقه نیست.
علمی-پژوهشی
محمدحسین وفائیان؛ احد فرامرز قراملکی
چکیده
«اندیشیدن به غایت»، «سنجش بین غایات احتمالی» و «گزینش نهایی غایت و هدف مطلوب»، اولین مرحله -مرحله شناخت- از مراحل صدور فعل نزد فیلسوفان مسلمان در تحلیل فلسفه عمل است. تحلیلهای ناظر به شناخت غایت و هدفگزینی در این مرحله، از سنخ مباحث شناختشناسی بوده و از این رو متاثّر از قوای ادراکی انسان و بهخصوص قوّۀ خیال ...
بیشتر
«اندیشیدن به غایت»، «سنجش بین غایات احتمالی» و «گزینش نهایی غایت و هدف مطلوب»، اولین مرحله -مرحله شناخت- از مراحل صدور فعل نزد فیلسوفان مسلمان در تحلیل فلسفه عمل است. تحلیلهای ناظر به شناخت غایت و هدفگزینی در این مرحله، از سنخ مباحث شناختشناسی بوده و از این رو متاثّر از قوای ادراکی انسان و بهخصوص قوّۀ خیال و تاثیر آن بر مبادی علمی صدور فعل است. مسأله اصلی این جستار، شناخت جایگاه، کارکرد و چگونگی تاثیرگزاری خیال در شناخت و انتخاب غایات (اهداف) است. رهیافت به دست آمده بیانگر تاثیرگزاری مؤثر و گستردۀ قوّه خیال بر«شناخت انسان از خود» و «انتخاب اهداف بر پایه آن» است. انگیزه و اراده به سوی رفتار یا عملی خاص نیز، مبتنی بر احساس نیاز و کمالجویی فاعل است که خود، در پرتو تصویرسازیهای خیال از فاعل و اشیای پیرامونی وی شکل میگیرد. به شکلی که اهداف و انگیزههای رفتاری، متعلّق به تصویرهای تخیّلی انسان است و نه حقایق خارجی.