675648c2785e9a3
حکمت معاصر
دوره و شماره: دوره 6، شماره 4، اسفند 1394 
علمی-پژوهشی

تحلیل نسخه‌شناسی آثار ملامحمدصادق اردستانی (د 1134 ق/ 1722 م)

صفحه 1-27

محمدجواد اسماعیلی؛ محمد قمی

چکیده ملامحمدصادق اردستانی حکیم عصر صفوی است که تاکنون آثار و آرای او به‌خوبی شناخته نشده است. در این مقاله آثار وی را بر پایۀ کتاب‌ها و تذکره‌های منتشرشده در ایران از منظر نسخه‌شناسی و محتوایی بررسی می‌‌کنیم. در این منابع چهارده اثر به حکیم اردستانی منسوب شده است که پس از گردآوری نسخه‌های خطی آثار وی و ارزیابیِ آن‌ها این نتایج به‌دست آمد: 1. نُه عنوان از آثارِ چهارده‌گانه در واقع سه اثر مستقل: رسالۀ جعلیۀ صادقیه، حکمت صادقیه، و مراسلۀ حکیم اردستانی‌اند که هر یک با سه عنوان متفاوت نام‌گذاری شده‌اند؛ 2. از اختیارات الأیام نسخه‌ای یافت شد که احتمال انتسابش به وی بسیار زیاد است؛ 3. در انتسابِ کلید بهشت به وی تردید جدی وجود دارد؛ 4. در هیچ‌یک از فهرست کتاب‌خانه‌ها از سه اثر باقی‌مانده از آثار حکیم اردستانی یعنی آیۀ نور، تباشیر، و حاشیه بر شفاگزارشی نشده است.

علمی-پژوهشی

امکان گفت‌وگو بین «مکتب کیوتو» و «حکمت اسلامی»

صفحه 29-51

محمد اصغری

چکیده چکیده
در این مقاله سعی می‌کنم نشان دهم که با وجود اختلاف زمانی یا تاریخی و جغرافیایی بین فلسفة مکتب کیوتوی ژاپن در قرن بیستم و حکمت اسلامی شباهت‌های درخور تأملی برای مطالعات تطبیقی وجود دارد. بنابراین به نظر نگارنده «امکان گفت‌وگو» بین این دو تصورشدنی است. با این حال، این مقاله ادعا نمی‌کند که تطبیق کامل و منطقی بین این دو مکتب قابل حصول خواهد بود. مکتب کیوتو در ذن بودیسم سنتی ژاپنی و تفکر عرفانی و فلسفی مغرب‌زمین ریشه دارد و نمایندگان کلیدی آن عبارت‌اند از: نیشیدا کیتارو، نیشیتانی کیجی، و تانابه هاجیمه. در این مقاله عمدتاً بر اندیشه‌های دینی و عرفانی نیشیدا و نیشیتانی متمرکز خواهیم شد. نیشیدا کیتارو پایه‌گذار مکتب کیوتو محسوب می‌شود. اندیشة غالب در این مکتب مبتنی‌بر مفهوم نیستی، خدا، تجلی، عشق، دین، و مسئلة نفس است. از سوی دیگر، در حکمت اسلامی نیز تقریباً به مفاهیم مشابهی در اندیشة نمایندگان برجستة آن مانند مولوی، صدرا، و ابن‌عربی، که تحت تأثیر سنت دینی و قرآنی و سنت فلسفة یونانی (از جمله فلسفه‌های نوافلاطونی) قرار دارند، برمی‌خوریم. این مقاله بر آن است که با تمرکز بر مفاهیمی مانند نیستی، خدا، تجلی الهی، عشق الهی، دین، و نفس در هر دو طرف «امکان» گفت‌و‌گو را نشان دهد.

علمی-پژوهشی

بررسی رویکردهای متفاوت علمای مسلمان دربارة آرا و افکار حلّاج‌

صفحه 53-73

جمشید جلالی شیجانی؛ علی دلشاد نداف

چکیده چکیده
حسین بن منصور حلّاج (244- 309 ق) از چهره‌های سرشناس تصوّف و عرفان اسلامی است که زندگی، اندیشه، و به‌ویژه کشته‌شدن وی در تاریخ تصوّف پیوسته معرکة آرای متقابل و حتی متناقض بوده است. در گفتار و نوشتار وی بیش از هر موضوع دیگری اندیشه‌های وحدت وجود با زبان رمز و شطح و بیانِ سرشار از وجد و سُکر نمود دارد تا جایی که می‌توان «أنا الحق» او را آشکارترین تجلی اندیشة وحدت وجودیِ وی برشمرد. حلّاج‌ به‌دلیل اعتقاد‌نداشتن به علوم ظاهر و کافی‌ندانستن آن برای وصول به حضرت حق غالباً با علمای قشری موضع انکار و ستیز داشت. اختلاف برخی از این علما با حلّاج امری اعتقادی بوده که عمده‌ترین آن اشاعۀ تفکر وحدت وجود است که با اصول دین و توحید ذات در تعارض بود. در این مقاله درصددآنیم که با بررسی رویکردهای متفاوت علمای مسلمان دربارة افکار و اندیشه‌های حلّاج و مقایسه و تحلیل آرا و اندیشه‌های موافق و مخالف به بررسی و تحلیل توقیع صادره از جانب امام زمان (عج) به حسین بن روح نوبختی بپردازیم.

علمی-پژوهشی

منابع و مبانی نیایش‌‌ها و ادعیه در حکمت اشراقی شیخ شهاب‌الدین سهروردی

صفحه 75-98

محسن حبیبی؛ عاطفه نصیری نصر

چکیده چکیده
شیخ شهاب‌الدین سهروردی ملقب به شیخ اشراق از سویی مدعی است که برای نیل به حقیقت فقط استفاده از استدلال عقلی کافی نیست و لازم است طالب حکمت اهل سیر و سلوک باطنی نیز باشد. از سوی دیگر معتقد است که محتوای فلسفه‌اش با آموزه‌‌های دینی هماهنگی تام دارد. او در سیر باطنی جایگاه ویژه‌‌ای برای عبادت، دعا، و نیایش قائل است و گاهی متناسب با حال نجواهایی با خداوند و ملکوتیان دارد. البته محتوای آن‌ها در قواعد حکمی هم‌چون نظریة ابصار، هستی‌‌شناسی نوری، و امکان اشرف ریشه دارد. به‌نظر می‌‌رسد وی به توقیفی‌بودن اسمای الهی قائل نیست؛ زیرا متناسب حال خود از اصطلاحات فلسفی وِیژة خود استفاده می‌کند و حق ‌تعالی را مورد خطاب قرار می‌دهد. برخی مناجات‌‌هایش ابداعی و البته برخی دیگر نیز گرفته‌شده از ادعیه مأثورهاست. مناجات‌‌های شیخ همیشه ملازم با عرض حاجت از خداوند نیست و گاهی فقط خداوند را تمجید و ستایش می‌کند و یابندگان برجسته‌‌ای چون حضرت رسول و خاندانش یا موجودات علوی دیگری هم‌چون نفس، طباع تام، بهمن، عقل ثانی، ملائکه، و افلاک را مورد خطاب قرار داده است.

علمی-پژوهشی

شناخت هنر اسلامی در نظام اندیشگانی موزه‌های غرب

صفحه 99-115

مریم دشتی زاده؛ اصغر جوانی؛ فرزان سجودی

چکیده چکیده
شناخت هنر اسلامی فارغ از مباحث هستی‌شناختی و معرفت ذوقی و شهودی متأثر از ورود آثار هنری به موزه (به‌مثابة محصول فرهنگی تمدن غرب) و نظام معرفت‌شناختی متمایز آن است. حرکت هنر اسلامی در امتداد زمان و مکان و حضور در نظام اندیشگانیِ دیگری، بر کیفیت حصول معرفت مخاطب تأثیر می‌گذارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره‌گیری از منابع اسنادی می‌کوشد تا چگونگی حصول معرفت هنر اسلامی را در سیری تاریخی آشکار کند. جستار حاضر با معرفی سه نظام معرفتی شرق‌شناسی، زیبایی‌شناسی، و مطالعات بینافرهنگی در موزه‌های غرب، شناخت از هنر اسلامی به‌مثابة «کالای مادی»، «هنر»، و «کالای فرهنگی» و شکل‌گیری سه ارزش متمایز اقتصادی، زیبایی‌شناختی، و نمادین را در هنر اسلامی آشکار می‌کند. بنا بر یافته‌های پژوهش، معرفت هنر اسلامی در موزه‌ها نه مبتنی بر ملاک‌های حسن‌شناسی و غایت‌شناسی در فلسفة‌ اسلامی، بلکه کاملاً متأثر از معرفت به هنر در تفکر غرب است.

علمی-پژوهشی

پاسخ آین رند به مسئلة تعارض میان قانون و آزادی‌های فردی

صفحه 117-133

رهام شرف

چکیده چکیده
زندگی اجتماعی متضمن پذیرش برخی بایدها و نبایدهاست که محدودیت‌هایی را برای آزادی‌های فردی ایجاد می‌کند. از سویی وجود این هنجارها، که آن‌ها را قانون می‌نامیم، برای برقراری نظم و امنیت در جامعه ضروری است، از سوی دیگر در برخی مواقع قانون با آزادی‌های افراد جامعه در تعارض قرار می‌گیرد. با توجه به اهمیت فراوان دو مقولة قانون و آزادی فردی و امکان‌نداشتن حذف این دو به فلسفه‌ای نیاز داریم تا به مسئلة تعارض‌های احتمالی میان آن‌ها پاسخ دهد. آین رند فیلسوفی است که در جایگاه مدافع نظریة خودگرایی اخلاقی شناخته شده است. به‌نظر می‌آید با توجه به مبانی فلسفی و اخلاقی‌ای که وی مطرح می‌کند، بتوان پاسخی مناسب به مسئلة تعارض مذکور داد. به‌نظر می‌آید رند از مبانی‌ای برای حل تعارض مذکور استفاده می‌کند که سازگاری درونی بالایی دارند. اما از آن‌جا که وی متفکری خودگراست و مبنای پاسخ وی به مسئلة تعارض آزادی‌های فردی با قانون نیز نظریة اخلاقی خودگرایانة اوست، به‌نظر می‌آید نوعی ناسازگاری میان تأکید بر قانون و حقوق فردی با خودگرایی اخلاقی وجود داشته باشد؛ زیرا قانون خاصیت محدودکنندگی دارد و حقوق فردی نیز مستلزم درنظرگرفتن ارزش ذاتی دیگران است، حال آن‌که در خودگرایی اخلاقی تأکید بر اصالت فرد و منافع وی است و تا حد زیادی ارزش ذاتی انسان‌‌های دیگر نفی می‌شود.