علمی-پژوهشی
مهدی اسدی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 1-23
چکیده
این نوشتار به گزارش و بررسی یکی از مهمترین دیدگاهها در رد وجود محمولی، یعنی بحث اشارهپذیری/ اشارهناپذیری، میپردازد. همچنین نشان میدهد اغلب ادعاهای زیر از قوت چندانی برخوردار نیستند: 1. وجود مطلقاً محمول نیست؛ 2. وجود محمول منطقی نیست؛ و حتی، از جهاتی، این ادعای معتدلتر که میگوید: 3. گرچه وجود بهصورت موضوع ـ محمولی ...
بیشتر
این نوشتار به گزارش و بررسی یکی از مهمترین دیدگاهها در رد وجود محمولی، یعنی بحث اشارهپذیری/ اشارهناپذیری، میپردازد. همچنین نشان میدهد اغلب ادعاهای زیر از قوت چندانی برخوردار نیستند: 1. وجود مطلقاً محمول نیست؛ 2. وجود محمول منطقی نیست؛ و حتی، از جهاتی، این ادعای معتدلتر که میگوید: 3. گرچه وجود بهصورت موضوع ـ محمولی محمول منطقی نیست، میتوان آن را محمول منطقی بهشمار آورد. برای این منظور دیدگاه برگزیده به کمک تساوی وجود و اشارهپذیری، تحلیلی از وجود محمولی در فلسفة اسلامی ارائه میکند و نشان میدهد در دو بحث نخست دیدگاه مطرح در فلسفه و منطق دورة اسلامی قابل دفاع و تقویت است و در بحث سوم نیز دیدگاههای رقیب در تحلیل منطقی، بر فلسفه و منطق دورة اسلامی ترجیحی ندارند. همچنین، این جستار، با اصلاح مبنای فلسفة اسلامی، اشارهپذیری معدوم به اشارة عقلی تبعی و غیر مستقیم را میپذیرد.
علمی-پژوهشی
محمدهادی توکلی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 25-39
چکیده
قدمت نظریة اتحاد عاقل و معقول به یونان باز میگردد و در آثار ارسطو و شاگردانش و نیز نو افلاطونیان بهروشنی از آن یاد شده است، اما صدرالمتألهین این بحث را به کمال شکوفایی خود رساند؛ وی در اثبات اتحاد عاقل و معقول از دو برهان مدد میگیرد: در یکی از تحلیل وجود معلوم و در دیگری از طریق تحلیل وجود عالم سعی میکند مطلوب خویش را اثبات کند، ...
بیشتر
قدمت نظریة اتحاد عاقل و معقول به یونان باز میگردد و در آثار ارسطو و شاگردانش و نیز نو افلاطونیان بهروشنی از آن یاد شده است، اما صدرالمتألهین این بحث را به کمال شکوفایی خود رساند؛ وی در اثبات اتحاد عاقل و معقول از دو برهان مدد میگیرد: در یکی از تحلیل وجود معلوم و در دیگری از طریق تحلیل وجود عالم سعی میکند مطلوب خویش را اثبات کند، که اولی به برهان تضایف و دومی به برهان نور و ظلمت نامگذاری شدهاند.
استاد مصباح در برخی از آثار فلسفی خود نقدهای دقیقی بر این دو برهان وارد کردهاند که هرچند به تقریر صحیحی از برهان کمک میکنند، بهنظر میرسد هیچکدام از آنها وارد نباشد.
علمی-پژوهشی
فروغ السادات رحیمپور؛ فاطمه زارع
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 41-65
چکیده
وقوع خطا در ادراک حسی، بهکرات برای همگان رخ میدهد و رمزگشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن میتواند در بسیاری از مسائل معرفتشناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفهای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی روشن میشود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوة حسی است. به گفتة خواجه و همچنین ...
بیشتر
وقوع خطا در ادراک حسی، بهکرات برای همگان رخ میدهد و رمزگشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن میتواند در بسیاری از مسائل معرفتشناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفهای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی روشن میشود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوة حسی است. به گفتة خواجه و همچنین علامه، خطای در احساس امکانپذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیقدادن محسوس با واقعیت خارجی جستوجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل بهشمار میرود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمیگردد و این، میتواند تأکیدی بر خطاناپذیری ادراک حسی باشد، ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمیشود.
علمی-پژوهشی
محمدکاظم علمی سولا؛ سیده اکرم برکاتی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 67-94
چکیده
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاههای ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل بهویژه در حوزة معرفت میپردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزههای خاصی شباهتهای قابل توجهی در اندیشههای این دو ظاهر میشود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانهشناسی، زبانشناسی، ساختارگرایی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاههای ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل بهویژه در حوزة معرفت میپردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزههای خاصی شباهتهای قابل توجهی در اندیشههای این دو ظاهر میشود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانهشناسی، زبانشناسی، ساختارگرایی، و معرفتشناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنیساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدینسبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح میدهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوهای از قوای نفس میداند و مستقیماً به زبان نمیپردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطهای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، میدانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح میدهند.
علمی-پژوهشی
سالار منافی اناری؛ عصمت شاهمرادی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 95-105
چکیده
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایههای معنایی متن، و بررسی چندمعنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن میپردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جستوجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسیناپذیر دارد یا علیرغم شخصیبودن فهم، حقیقتی واحد ...
بیشتر
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایههای معنایی متن، و بررسی چندمعنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن میپردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جستوجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسیناپذیر دارد یا علیرغم شخصیبودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریة حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی میرساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم میکند.
علمی-پژوهشی
هادی وکیلی؛ سیدهزهره سیدفاطمی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، صفحه 107-117
چکیده
اسما و صفات الهی، و مظاهر آن در سه بعد معناشناختی، وجودشناختی، و انسانشناختی، یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری است. در آیات قرآن و روایات نیز از اسما و صفات الهی به عنوان روش تشبیهی ـ تنزیهی شناخت حضرت باریتعالی یاد شده است و پژوهشگران همواره تلاش کردهاند رابطه و نسبت میان ذات و اسما و صفات الهی را تبیین کنند. در این رهگذر آیة ...
بیشتر
اسما و صفات الهی، و مظاهر آن در سه بعد معناشناختی، وجودشناختی، و انسانشناختی، یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری است. در آیات قرآن و روایات نیز از اسما و صفات الهی به عنوان روش تشبیهی ـ تنزیهی شناخت حضرت باریتعالی یاد شده است و پژوهشگران همواره تلاش کردهاند رابطه و نسبت میان ذات و اسما و صفات الهی را تبیین کنند. در این رهگذر آیة «لیس کمثله شیء» از محکمات قرآنی به اسمی از اسمای قدوسی و سلبی اشاره مستقیم دارد. لذا وجوه مختلفی دربارة حرف «ک» درنظر گرفته شده است. از این آیه بهروشنی دو تعبیر قابل استنباط است؛ اینکه حضرت رسول گرامی (ص) مظهر این اسم شریف است و دیگر اینکه به لحاظ فنی وجود «مثل» نیز بر حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول گرامی (ص) دلالت میکند، زیرا قبل از آن سخن از زوجیت به میان آمده است و کَاَن خداوند میخواهد همان طور که زوجیت را برای همهچیز اثبات میکند از حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول (ص) زوجیت را منتفی بداند.