675648c2785e9a3
حکمت معاصر
دوره و شماره: دوره 10، شماره 2، اسفند 1398 
علمی-پژوهشی

سازگاری اختیار انسان و ضرورت علّی از نگاه اصولیون شیعه (با تأکید بر آراء نائینی، شهید صدر، خوئی ، محمد تقی جعفری

صفحه 1-29

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4934

عباس اسالم؛ شاکر لوائی

چکیده اختیار به عنوان بدیهی‌ترین ادراک بشر همواره با موانع نظری روبرو بوده است. علم، قدرت، و اراده مطلق الهی از جمله موانع کلامی  و عوامل وراثتی، جغرافیا از موانع علمی و ضرورت علّی و معلولی که یکی از فروعات قانون علیّت است، از جمله موانع فلسفی تحقق اختیار می‌باشد. ناسازگاری ضرورت علّی و ادراک اختیار انسان، اندیشمندان حوزه‌های مختلف فکری در سنت تفکر اسلامی را بر آن داشت تا پاسخ‌هایی مطابق با مبانی خویش براى این مسئله ارائه دهند. فلاسفه با پذیرفتن ضرورت علّی، اراده فاعل مختار را به عنوان جزء اخیر علّت تامه مصحح فعل اختیاری دانستند امّا برخی متکلمین با انکار ضرورت علّی و جایگزینی آن با اولویت، امکان ذاتی را کافی در تحقق فعل اختیاری دانسته و وجوبِ ناشى از قانون ضرورت علّی را منکر شدند و اختیار را مبتنى بر انکار ضرورت و کفایت اولویت، اثبات نمودند. در این میان برخی اصولیون شیعه با نظریه‌ای میانی، ضرورت علّی را در ساحت فاعل مختار نفی و در باقی فواعل جاری دانستند و بدین صورت اختیار فاعل مختار را به اثبات رساندند. نوشتار حاضر با بیان پاسخ‌های مختلف، می‌کوشد بر پاسخ اصولیون شیعه تاکید وآن را برجسته نماید.      

علمی-پژوهشی

نسبت دهر و زمان در نظرگاه افضل‌الدّین کاشانی

صفحه 31-59

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4850

مریم اسدیان؛ الیاس نورایی؛ خلیل بیگ زاده

چکیده افضل‌الدّین کاشانی، فیلسوف و حکیم متألّه قرن ششم و هفتم، از جمله حکمایی است که آثار متعدّدی به‌ویژه در مبحث معرفت نفس از خود به جای گذاشته است. یکی از مفاهیم فلسفی مهمّی که تقریباً اغلب فلاسفه و حکما به آن پرداخته‌اند و افضل‌الدّین نیز دربارۀ آن رأی مستقلی ارائه کرده، مفهوم «زمان» و نسبت آن با دهر و سرمد است. وی همچون سایر حکمای متأله اصل برینی برای زمان در نظر دارد که متعلّق به عالم مبدعات یا معقولات است. او زمان را تصویر متحرّک سرمدیّت می‌داند، ولیکن به جای واژۀ سرمد از واژۀ «دهر» استفاده می‌کند. دهر از نظر افضل، مقدار وجود است. نکتۀ مهمّ آن است که فلسفۀ افضل مبتنی بر آگاهی (یا به تعبیر افضل آگهی)، شهود و ادراک ذات به ذات است. از این جهت، او به مسلک اشراقیون تعلّق می‌یابد. همچنین تأکید او بر دهر، به عنوان حقیقیت لم یزل و لایزال، ما را به ریشه‌های باستانی دیدگاه افضل، به‌ویژۀ پیوند آن با طریقت زروانی (از طرائق معنوی مزدیسنایی) سوق می‌دهد. در این مقاله، پس از ذکر پیشینه‌ای دربارۀ مفهوم فلسفی و عرفانی زمان، به بررسی نظرگاه باباافضل در این باره خواهیم پرداخت و رویکرد حکمی/ عرفانی او را تبیین خواهیم نمود.

علمی-پژوهشی

تحلیل نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی

صفحه 61-82

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4607

سیدمحمدرضا امیری طهرانی

چکیده این نوشتار بر آن است که نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی را با حکمت عملی بررسی و تحلیل کند. برای این هدف و به کمک روش تحلیل مفهومی، در آغاز با اشاره به تعریف کاربرد و هم چنین فعل و عمل، به تحلیل مفهوم علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی می پردازد. سپس مفهوم فرونسیس نزد ارسطو و هم چنین حکمت عملی نزد فیلسوفان مسلمان را مطالعه و تحلیل می کند. با بررسی تعاریف متفاوت حکمت عملی نزد حکمای مسلمان، آرای آنان را با فرونسیس ارسطو می سنجد. آنگاه به بررسی نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی اهتمام می کند و وجوه افتراق و اشتراک آنها را تحلیل می نماید. با توجه به تفاوت سرشت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی که تکنولوژی به شمار می رود با حکمت عملی که فضیلت محسوب می شود، سرانجام این پرسش چونان یک مسئله ی باز مطرح می شود که آیا منطقا فرونسیس می تواند از علوم انسانی و اجتماعی محض چونان حکمت نظری، در رهنمون شدن انسان به سوی عمل فضیلت مند بهره مند شود؟ و در صورت امکان آیا این امر، گونه ای از علوم انسانی و اجتماعی کاربردی به شمار می رود؟

علمی-پژوهشی

سودگروی اخلاقی؛نگاهی قرآنی ـ اسلامی(با تأکید بر مصلحت بندگان)

صفحه 83-102

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4609

امیرحسین پاشایی؛ هادی صادقی؛ حمیدرضا شریعتمداری

چکیده  در این پژوهش برای فراهم ساختن زمینه‌های فلسفه اخلاق اسلامی، نظریه سودگروی اخلاقی با آموزه‌های اسلامی و آیات قرآنی تطبیق داده شده و با رویکردی توصیفی‌ ـ‌ تحلیلی، در دو بخش تنظیم شده است: نخست، ملاک وضع قواعد الهی با توجه به ابتنای نظام اخلاقی قرآن بر قواعدی عام بررسی شده و حاصل اینکه احکام الهی نهایتاً در دنیا یا آخرت، به نحو فردی یا اجتماعی، به مصلحت و نفع بندگان بوده و به افزایش سود در کل مجموعه منجر می‌شود و دوم، ملاک فعل اخلاقی در مقام عمل بندگان است که برای پاسخ به چگونگی ملاک و معیار عملی قرآن برای افعال و منش‌ها و هماهنگی یا عدم هماهنگی آن با اصول سودگروی مطرح شده است. به رغم اینکه مفاد بسیاری از آیات قرآن از نظر نتایج عملی، با اصول سودگروی سازگار است، نمی‌توان «اصل سود» را مبنای اعمال یا منش‌های اخلاقی دانست. با این حال، آیاتی که با سودگروی ناسازگار به نظر می‌رسند نیز ذکر و بررسی شده است.

علمی-پژوهشی

تبیین رابطه مزاج واخلاق، کارکرد اخلاقی عقل در فلسفه ملاصدرا

صفحه 103-131

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4611

ملیحه خدابنده بایگی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ جعفر مروارید

چکیده  
نگاه وجودی ملاصدرا به بحث مزاج، تئوری خاص وی در مسئله حدوث جسمانی نفس، نگرش ویژه او در رابطه نفس و بدن و همچنین مقوله طلایی حکمت متعالیه که حرکت جوهری می­باشد، همگی در کنار یکدیگر، اضلاع و ابعاد هندسه­ای منظم را تبیین و تنقیح می­نمایند که به راوی حکمت عملی، اجازه گام برداشتن در عرصه اخلاق را آ­ن­هم در صحنه جسم و جسمانیت می­دهد تا بتواند حکم به حضور گزاره­های اخلاقی را در نحوه تغذیه، تنمیه، تولید مثل و تفکر انسان، صادر کند. لذا نگارنده در این نوشتار، کوشیده است که نظریه­ای را در خصوص ترابط مزاج و اخلاق، ترسیم و تصویر نماید که مطابق با فحوای آن، اگر هویّت ابتدایی انسان در قالب نطفه و مزاج جسمانی با اعتدال و در شرایط مطلوب و معتدل، منعقد گردد، آنگاه است که اثرات، نتایج و لوازم آن را به وضوح و عیان در حالات روحی و اوصاف اخلاقی او دیده و شاهد و ناظر بر انسانی خواهیم بود که صدر تا ذیل شئونات او را؛ عدالت، نزاکت، نزاهت ، قداست، عقلانیت و معنویت تشکیل می­دهد.

علمی-پژوهشی

تحلیل مفهوم آگاهی از دیدگاه ملاصدرا و پیوند‌گرایی

صفحه 133-153

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4605

زهره سلحشور سفیدسنگی

چکیده چکیده
مسئله­ی آگاهی از مهم‌ترین مسائل تاریخ فلسفه است. به دلیل دشواری تعریف آگاهی برخی فیلسوفان آن را به آگاهی پدیداری، آگاهی دسترسی، خودآگاهی و آگاهی نظارتی تقسیم کرده­اند. فیلسوفانی مانند ملاصدرا که آگاهی (علم) را به نفس نسبت می­دهند و بر این اساس ویژگی­های مربوط به آگاهی را تبیین می­کند، تمام اقسام آگاهی را به امری فراتر ماده نسبت می­دهد. از این­رو از دیدگاه وی نمی­توان آگاهی را به ماده تقلیل داد.
این در حالی است که نظریات فیزیکالیستی مانند نظریه­ی پیوند­گرایی آگاهی را به ماده نسبت می‌دهند. طبق نظر پیوند­گرایان می­توان آگاهی را با استفاده از شبکه­های عصبی مصنوعی تبیین کرد. اما این نظریه بر خلاف ادعای خود ناتوان از تبیین اقسام و ویژگی­های ­آگاهی است. در این نظریه دلیلی که باعث می­شود آگاهی را به شبکه‌های عصبی نسبت دهند این است که آگاهی را مساوی با پردازش اطلاعات می­دادند. در حالی که طبق نظر ملاصدرا آگاهی (درک اطلاعات) معمولاً همراه با پردازش اطلاعات هست، اما پردازش اطلاعات بدون آگاهی نیز امکان پذیر است. از این­رو مطابق دیدگاه ملاصدرا نمی­توان رابطه آگاهی و پردازش اطلاعات، را تساوی دانست.

علمی-پژوهشی

مقایسه کارکردهای عقل از نگاه ملاصدرا با کارکردهای عقل در قرآن

صفحه 155-179

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4851

فاطمه سلیمانی دره باغی

چکیده از نگاه فلاسفه عقل به معنای قوه‌ی ادراکی است که با آن می‌توان حقایق را به نحو کلی درک کرد. سؤالی که مطرح می‌شود این است که، این معنا از عقل چه مقدار بـا بـرداشتی کـه از تعقل در قرآن می‌شود تطبیق می‌کند؟
فیلسوفان اسلامی معتقدند عقل دارای توانمندی‌ها و کارکردهای گـوناگـون است و می‌توانـد مراتب مختلفی را کسب نماید. عقل در پایین‌ترین مرتبه قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل مفاهیم را دارد ولی همین قوه با توسعه وجودی که در اثر تفکر و تأمل در پدیده‌های عالم و به همراهی تهذیب نفس حاصل می‌نماید، می‌تواند با عالم ماوراء اتصال یافته و با اتحاد با عقول مجرد حقایق عالم را مستقیماً بدست آورد.
بنابراین عقل همه فعالیت‌های ادراکی انسان نظیر تفهیم، استنتاج، ارزیابی، تعمیم، مشاهدات قلبی و نیز فعالیت‌های عملی او را در برمی‌گیرد؛ به عبارت دیگر حقیقت وجودی انسان همواره تعقل می‌کند و براساس آن رفتار می‌نماید. این معنا از عقل و تعقل؛ معنایی است که آیات قرآن بدان توجه می‌دهد.

علمی-پژوهشی

تبیین رابطۀ گنبد مسجد و مراتب هستی در حکمت متعالیه

صفحه 181-197

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4612

مرتضی شجاری؛ سونیا سیلوایه

چکیده گنبد مساجد چشم و دل را به بالا هدایت کرده و یادآور تعالی است. مرکز گنبد نماد وحدت و دیوارهای هشت وجهی که بر آن تکیه می­زند، نماد نظمی آسمانی و پایه­های چهار وجهی نماد جهان خاکی است. در این مقاله کوشش شده است تبیینی از گنبد بر اساس حکمت صدرایی ارائه گردد. در این حکمت عوالم به حس و خیال و عقل تقسیم می­شود و گنبد مساجد تداعی کنندۀ این عوالم است. مصالح فناپذیر گنبد که با چشم حس درک می­شود یادآور عالم ماده است. دو شکل مکعب و کره در گنبد که از خیال هنرمند معمار پدید آمده شبیه عالم خیال است و حالتی است از جمع شدن که از پایه گنبد (کثرت) شروع می­شود و به نوک گنبد (وحدت) می­رسد که جمع و ثبات عالم عقل تداعی می­شود. همچنان­که ذات خداوند مبدأ عوالم هستی است، اگر کل فضای مسجد را همانند عالم در نظر بگیریم که هر جزء از مسجد را همانند مرتبه­ای از مراتب در نظر بگیریم، به این نکته دست می­یابیم که همانند این عالم، در مسجد نیز مبدایی وجود دارد، یعنی با عبور از در ورودی و حیاط به مبدا یعنی فضای گنبدخانه می­رسیم که در گنبدخانه نیز، فضا به گنبد ختم می­شود.

علمی-پژوهشی

حل معضل دوگانگی‌جسم/ ذهن در مدرنیته، با پرسش از وحدت وجود صدرایی

صفحه 199-216

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4933

مریم صانع پور

چکیده  
شکاف میان ذهن / جسم و معنا / ماده از معضلات فلسفه غرب است که در فلسفه یونان باستان شکل گرفته و تا فلسفه دوره روشنگری ادامه یافته است. متفکران پسامدرن معتقدند این دوگانگی و تضاد به وضوح در شئون مختلف تمدن مدرن خودنمایی می کند و دوگانگی من/ دیگری از همین جا نشأت گرفته است. از این رو باید به رفع این تضاد فلسفی میان ذهن / جسم، و معنا/ ماده اندیشید. در این مقاله پاسخ دوگانگی ذهن/ جسم در مبانی وحدت وجودی فلسفه صدرایی جستجو شده‌است. روش پژوهشگر در این مقاله تعاملی و گفتگویی است. وی تلاش می‌کند تا در یک فلسفه ورزی میان فرهنگی، با مراجعه به مبانی فلسفة صدرایی، راه حلی برای رفع معضل دوگانگی ماده/ معنا در  فلسفة مدرن غربی جستجو کند. راه حل ملاصدرا به این معضل از دو جنبه استنتاج شده‌است؛ از جنبة وجود شناسانه، در رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت عالم خیال ممکن است؛ از جنبة معرفت‌شناسانه، رفع دوگانگی جسم / ذهن با وساطت قوة خیال امکان‌پذیر است. همچنین ملاصدرا به وساطت نفس در برقراری وحدت میان جسم و ذهن پرداخته‌است.

علمی مروری

مقایسۀ ایساغوجی ابن‌مقفّع با ایساگوگۀ فرفوریوس

صفحه 217-226

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4976

مهدی عظیمی

چکیده یکی از خلأهای مهمّ در عرصۀ منطق‌پژوهی ایران، بل‌که جهان، فقدان یک تاریخ‌نگاری جامع در زمینۀ منطق اسلامی است. کارهایی که تا کنون در خاور و باختر انجام یافته‌اند گام‌هایی برای پیمودن راهی درازند که باید همچنان تا مدّت‌ها پی گرفته شوند. نگارش تاریخ منطق اسلامی طبعاً باید از بررسی روند دگردیسی و تطوّر ایساگوگۀ فرفوریوس آغاز شود ـ کتابی که آموزه‌های آن در همارۀ تاریخ منطق اسلامی صدرنشین همۀ منطق‌نوشته‌ها بوده است. انجام این بایسته نیز، به نوبۀ خود، باید با بررسی ایساغوجی ابن‌مقفّع آغاز گردد ـ چکیده‌نوشتی که برای نخستین بار ایساگوگه را به جهان اسلام شناساند. این نوشتار می‌خواهد با مقایسۀ این دو اثر همین بایسته را بگزارد.   

معرفی کتاب

فراروی از تاریخ رسمی فلسفه اسلامی: معرّفی کتاب فلسفه و فقه در جهان اسلام.

صفحه 227-229

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4977

محسن فیض بخش

چکیده هدف عمده ی مجموعه ی مقالات فلسفه و فقه در جهان اسلام فراروی از تاریخ رسمی فلسفه اسلامی است. فصول کتاب را می توان به دو دسته ی کلّی تقسیم کرد؛ دسته ی اوّل درباره ی جنبه های فقهی آثار اندیشمندانی است که در تاریخ اندیشه ی اسلامی به عنوان فیلسوف شناخته می شوند. دسته ی دوم از فصول کتاب نیز درباره ی اندیشمندانی است که به عنوان فقیه شناخته می شوند و با وجود این، در آثار فقهی/اصولی خود، ایده هایی فلسفی پرورش داده اند. به طور کلی، مباحث کتاب عمدتا مربوط به پرسش هایی است که یا در فلسفه ی حقوق مورد توجّه اند یا در فلسفه ی اخلاق. روشن است که ایده ی اصلی کتاب و مجموعه ای که این کتاب جلد اوّل آن است، می تواند تحوّلی در فهم ما از «تاریخ فلسفه ی اسلامی» ایجاد کند. در عین حال، این کتاب صرفاً نقطه ی آغازی برای این مسیر است و صرفاً چشم اندازی برای پژوهش های بیشتر در این زمینه ایجاد می کند.

علمی-پژوهشی

نسبت خیال با عواطف در فلسفه ملاصدرا

صفحه 231-247

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4628

سید مهدی میرهادی

چکیده بررسی رابطه خیال با عواطف، و تبیینِ نقش و چگونگی دخالتِ خیال در حوزه عواطف، هدف مقاله حاضر است. چیستی خیال، ماهیت عواطف و نسبتی که خیال با عواطف دارد، سه پرسش اصلیِ پژوهش حاضر هستند. از روش تحلیل و استنتاج، برای تبیین موضوع استفاده شده است.نگهداریِ صورت ها پس از ادراک حسیِ پدیده ها (مصوره)، تصرف در صورت های مخزون(متصرفه)، و تبدیلِ صورت های ادراکی (متخیله، متفکره)،کارکرد هایِ اصلی خیال در حوزه فعالیت هایِ ادراکی و تحریکی نفس هستند. غرایز، فطریات و عواطف زیرساخت های گرایش های انسان محسوب می گردند. عواطف ضمن آنکه ماهیتی اکتسابی دارند، ابزار بشر برای بقا و تعالی اند. از نظر ملاصدرا عواطف انگیزه حرکت را در انسان ایجاد می کنند و نفس را از اراده ها و تلاش های پراکنده، فارغ ساخته، در جهت واحد متمرکز می کنند. به اعتقاد او عواطف می توانند با فعال شدن در وجودِ ما، نوعی عمل قلبی و جوانحی محسوب گردند و چون اعمالِ نفسانی، متحد با نفس و بخشی از هویت نفس اند، پس می توانند سازنده موجودیت نهایی انسان و صورت اخروی او باشند. خیال منشأ ظهور عواطف، علت بقا و زوال عواطف، و موجب معناداری و بازشناسی عواطف است.

علمی-پژوهشی

علم حضوری موثر در ادراک حسی و لوازم معرفت‌شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه

صفحه 249-269

https://doi.org/10.30465/cw.2020.4603

سیدمحمدحسین نقیبی؛ عبدالله نصری

چکیده هنگام ادراک حسی دو مرحله اتفاق می­افتد، یکی تاثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس است مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثراتِ مادی که در اعضای حسی واقع می­شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است برخی از شارحین حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند از لوازم معرفت­شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در جهت دفاع از نظریه واقع­گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی می­باشد که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثرِ مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن­سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی­اند، در نقطه­ی مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می­یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ­ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می­گردد، در نتیجه نمی­توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.