علمی-پژوهشی
اعظم اسلامی نشلجی؛ رضا اکبریان
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 1-19
چکیده
در این مقاله سعی بر آن است تا به مسئلة سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. مهمترین هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد که نوآوریهای علامه طباطبایی در این مسئله، بر اساس مبانی نظری فلسفة او، چه بوده است. ملاصدرا اسفار اربعة خود را بر اساس آموزههای عرفانی ابنعربی، بهخصوص سفرهای چهارگانة انسان برای سلوک ...
بیشتر
در این مقاله سعی بر آن است تا به مسئلة سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. مهمترین هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد که نوآوریهای علامه طباطبایی در این مسئله، بر اساس مبانی نظری فلسفة او، چه بوده است. ملاصدرا اسفار اربعة خود را بر اساس آموزههای عرفانی ابنعربی، بهخصوص سفرهای چهارگانة انسان برای سلوک در حقایق الهی تنظیم میکند و تلاش دارد تفسیری فلسفی از سلوک عرفانی انسان در مسیر الی الله ارائه کند. او مقصد سلوک عرفانی را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری میداند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت میکند ولی آن را متفرع بر حکمت نظری و مباحث وجودشناسی میداند. علامه طباطبایی با اثبات وحدت شخصی وجود به عنوان اولین مسئلة فلسفی، با ظرافت تمام، طرح ملاصدرا از سلوک عرفانی را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد. در فلسفة او سلوک عرفانی جهت نزدیکشدن به واقعیت مطلق و رسیدن به قرب الهی بدون واسطههایی که ملاصدرا مطرح میکند، محقق میشود
علمی-پژوهشی
سیدحسین حسینی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 21-45
چکیده
ویژگی میانرشتهای بودن مطالعات «تمدن پژوهی»، دایرة نگاه به مسائل این حوزه را از حصر در یک یا چند دستة تخصصی خاص بیرون کرده و در گسترة وسیعتری قرار میدهد. این چالش بهویژه در تحلیل اصل مفهوم تمدن بیش از هر جای دیگر خود را نمایان میسازد، چراکه ما با واژهای چندوجهی روبهرو هستیم که مفاهیم همعرض دیگری را نیز در جنب خود ...
بیشتر
ویژگی میانرشتهای بودن مطالعات «تمدن پژوهی»، دایرة نگاه به مسائل این حوزه را از حصر در یک یا چند دستة تخصصی خاص بیرون کرده و در گسترة وسیعتری قرار میدهد. این چالش بهویژه در تحلیل اصل مفهوم تمدن بیش از هر جای دیگر خود را نمایان میسازد، چراکه ما با واژهای چندوجهی روبهرو هستیم که مفاهیم همعرض دیگری را نیز در جنب خود قرار میدهد؛ مقولههای انسان، فرهنگ، جامعه، تاریخ، و دین، واژگان همخانوادة مفهوم تمدن به حساب آمده و حل گرة فهم کرانههای ناپیدای این معنا، در گرو فهم پیکرة این خانواده است. از سویی پیراستن حوزة مفهومی هر واژه و از سوی دیگر درهمتنیدن نظاموارة آنها با یکدیگر تا نسبت تأثیر هر کدام در دیگری آشکار شده و در نهایت به تعریف نظاممندی دست یابیم. در مقدمه، پس از اشاره به هدف مقاله در تعیین مؤلفههای مفهومی تمدن (به جای تعریف آن) به فرضهای سهگانة «عدم تحقق تمدن اسلامی در دنیای معاصر» و «ضرورت ایجاد تمدن نوین اسلامی» و نیز «امکان تحقق تمدن نوین اسلامی» اشاره میشود و سپس در گام نخست و به جهت تحلیل روشمند مسئله، از مدل «مجموعهنگر» یاد میکنیم که مهمترین ویژگی آن، نگاه به مفاهیم همتراز به صورت سیستمی است و آنگاه با تحلیل نسبت مفهوم تمدن با چهار واژة دیگر به ارائة برداشتی جدید از تمدن دست خواهیم یافت. بیان امتیازات و مراحل پنجگانة مدل تحلیل، بخش دیگر مقاله را تشکیل میدهد و بر این پایه و با نظر به کاربرد واژة تمدن غربی در دنیای کنونی، نشان داده میشود که مدل مطرح با تحلیل مؤلفههای مورد نظر، علاوه بر رعایت اصل سازگاری درون منطقی، توان تحلیل وضعیت موجود تمدن غالب را نیز داراست و به همین سبب سخن از نمود یک تحلیل جامع میرود. در نهایت بر اساس مفهوم به دست آمده و با القای خصوصیت از معنای تمدن غربی، سعی در رونمایی مؤلفههای مفهومی تمدن خواهد داشت. بدینسان از مؤلفههای هشتگانه سخن به میان میآید: سیطرة فراملی، ارادة جمعی و انسانی؛ عنصر سرزمین و مهد؛ منحصرنبودن به مرزهای جغرافیایی؛ شمولیت در روابط انسانی؛ نفوذ و برتریطلبی؛ تعالیجویی؛ و تأثیر در تحولات تاریخی. دست آخر با تطبیق عناصر تحلیلی فوق، نیمنگاهی نیز به مفهوم تمدن اسلامی میاندازیم
علمی-پژوهشی
منوچهر خادمی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ سید حسین سید موسوی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 47-74
چکیده
چگونگی علم انسان به مراتب و منازل وجودی خویش و همچنین کیفیت و نحوة علم او به عالم واقع و خارج از حقیقت خود با تمام مواقف و مواطن وجودی آن و سرانجام تطابق و تناظر آنها، از اهم و اخص مسائلی است که اذهان بسیاری از متفکرین معاصر و فلاسفه را به خود مشغول کرده و معرکهای از آرا و اقوال متعدد و متنوعی را به دنبال خود، ایجاد کرده است. نگارنده ...
بیشتر
چگونگی علم انسان به مراتب و منازل وجودی خویش و همچنین کیفیت و نحوة علم او به عالم واقع و خارج از حقیقت خود با تمام مواقف و مواطن وجودی آن و سرانجام تطابق و تناظر آنها، از اهم و اخص مسائلی است که اذهان بسیاری از متفکرین معاصر و فلاسفه را به خود مشغول کرده و معرکهای از آرا و اقوال متعدد و متنوعی را به دنبال خود، ایجاد کرده است. نگارنده در این نوشتار کوشیده است تا با اصول سامی و مبانی عالی حکمت متعالیه، همانند اصالت وجود و وحدت شخصی وجود و لوازم هر یک از آنها، بر خلاف دیدگاه متداول و متعارف مطرح در محافل حکمی و فلسفی که رأی نهایی و عرشی ملاصدرا خوانده شده، آن دیدگاه را رأی میانی و نظر متوسط صدرا دانسته و در مقابل، با استناد و اتخاذ از همان آرا صدرالمتألهین و اجتهاد در آنها، نهایت و غایت انظار صدرا را به برهان و عیان درآورد و آن اینکه حقیقت علم در نظر ملاصدرا، محصول اکتساب صور کمالی در متن حرکت جوهری نیست، بلکه مشهود انکشاف ذات در بطن حرکت سریانی است، یعنی ما در فرایند حرکت جوهری، دیگر با لبس بعد لبس از قوه به فعل، مواجه نیستیم، بلکه شاهد کشف بعد کشف و ظهور بعد ظهور و همچنین تفصیل بعد تفصیل هستیم. لذا حرکت را دیگر به معنای مشهور و معروف، خروج تدریجی شیء از قوه به فعل ندانسته و همچنین اصل انشا در حکمت متعالیه را حاکم بر ایجاد صور کمالی و جعل آنها برای نفس نیز ندانسته بلکه آن را ناظر بر اظهار صور وحدانی و اجمالی به باطن و کامن رفته در صقع ذات غیب مغیب نفس و انکشاف تفصیلی و انتشای تکثیری و ظهور آنها در پردهبرداری از نهان نهاد ذات نفس میدانیم و در آخر نیز، نتایج و لوازم مهم نظریة انکشاف، بیان و مبین شده است
علمی-پژوهشی
مهدی زمانی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 75-88
چکیده
ازلیت خداوند پرداخته میشود. در فلسفة دین معاصر، دیدگاههای گوناگون دربارة ازلیت خداوند، در سه تفسیر 1. فرازمانی استمراری، 2. فرازمانی غیر استمراری، و 3. زمانیگرایی خلاصه شده است. با بررسی آثار ملاصدرا به سه تفسیر از ازلیت الهی دست مییابیم که از آنها به 1. فرازمانی غیر استمراری، 2. احاطه بر همة زمانها، و 3. فرازمانی استمراری ...
بیشتر
ازلیت خداوند پرداخته میشود. در فلسفة دین معاصر، دیدگاههای گوناگون دربارة ازلیت خداوند، در سه تفسیر 1. فرازمانی استمراری، 2. فرازمانی غیر استمراری، و 3. زمانیگرایی خلاصه شده است. با بررسی آثار ملاصدرا به سه تفسیر از ازلیت الهی دست مییابیم که از آنها به 1. فرازمانی غیر استمراری، 2. احاطه بر همة زمانها، و 3. فرازمانی استمراری تعبیر میکنیم. این سه تفسیر در آثار او بیشتر با تعبیرات ازلیت، اولیت، و سرمدیت بیان میشود که بر اساس شیوة خاص حکمت صدرایی در کنار یکدیگر قرار میگیرند و با هم قابل جمع هستند. بدینسان در ازلیت (تفسیر فرازمانی غیر استمراری) بر تنزیه خداوند از محدودیت تأکید میشود؛ که نمونهای از صفات سلبی یا جلال است. در اولیت به احاطة خداوند بر زمان و موجودات زمانمند تکیه میشود؛ که نمونهای از صفات جمال یا فعل است. سرانجام با سرمدیت (تصور فرازمانی استمراری) تلاش میشود که دو تصور استمرار و گستردگی وجود خداوند با تعالی و برتری ذات او از زمان جمع شود. نتیجه آنکه دیدگاه ملاصدرا دربارة ازلیت الهی در عین توصیفات متفاوت، جامعیت، سازگاری درونی، و نیز قوام و استحکامی را که یک نظریة جامع لازم است داشته باشد دارد
علمی-پژوهشی
سعید مقدّس؛ احمد بهشتی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 89-112
چکیده
این پرسش به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی به سازگاری این دو باور دارند و دستهای دیگر مختاربودن خدا را با وجوب اراده و فعل وی ناسازگار میدانند. سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خود میپردازند: در رویکرد نخست، پنج توجیه ارائه میدهند تا نشان دهند که واجبالاراده و واجبالفعل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ ...
بیشتر
این پرسش به دو دسته تقسیم میشوند؛ گروهی به سازگاری این دو باور دارند و دستهای دیگر مختاربودن خدا را با وجوب اراده و فعل وی ناسازگار میدانند. سازگارگرایان با دو رویکرد کلی به دفاع از موضع خود میپردازند: در رویکرد نخست، پنج توجیه ارائه میدهند تا نشان دهند که واجبالاراده و واجبالفعل بودن خداوند، منافاتی با اختیار وی ندارد؛ در رویکرد دوم مدعیاند که قائلشدن به دیدگاه طرف مقابل، نتیجة نادرست راهیابی امکان به ذات واجب تعالی را به بار میآورد و رهایی از این نتیجة نادرست، ممکن نیست؛ مگر اینکه تفسیر سازگارگرایانه از اختیار باری پذیرفته شود. این دو رویکرد سازگارگرایانه از سوی برخی ناسازگارگرایان معاصر نقد شده است. در این مقاله پس از تبیین دیدگاههای سازگارگرایانه، به بررسی نقدهای وارد بر آن پرداختهایم
علمی-پژوهشی
هادی وکیلی؛ پدرام پورمهران
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، صفحه 113-129
چکیده
یگانهانگاشتن خدا و جهان در بنیاد اندیشة ابنعربی و اسپینوزا قرار دارد. ابنعربی با رویکردی عرفانی بدان میپردازد و نظریة وحدت وجود را مطرح میکند که طبق آن یگانه وجود حقیقی خداوند است و جهان چیزی جز تجلیات، اطوار، و شئون ذات حق تعالی نیست. اسپینوزا با رویکردی عقلگرایانه و فلسفی، به تحلیل نظریة وحدت جوهر میپردازد و بر این نظر ...
بیشتر
یگانهانگاشتن خدا و جهان در بنیاد اندیشة ابنعربی و اسپینوزا قرار دارد. ابنعربی با رویکردی عرفانی بدان میپردازد و نظریة وحدت وجود را مطرح میکند که طبق آن یگانه وجود حقیقی خداوند است و جهان چیزی جز تجلیات، اطوار، و شئون ذات حق تعالی نیست. اسپینوزا با رویکردی عقلگرایانه و فلسفی، به تحلیل نظریة وحدت جوهر میپردازد و بر این نظر است که خدا یگانه جوهر هستی است و جهان چیزی جز حالات برآمده از صفات او نیست. این جستار، پیرامون یگانهانگاری خدا و جهان، به بررسی و تحلیل مسائلی چون صفات خدا، مراتب هستی، و ضرورت فراگیر آن در اندیشة ابنعربی و اسپینوزا میپردازد تا پیامدهای فلسفی آن را نشان دهد