675648c2785e9a3
حکمت معاصر

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

چکیده

چکیده: صدرا در أسفار استدلالی را علیه موجودیت وجود به سهروردی نسبت می‌دهد که از این قرار است: «موجود» یعنی دارای وجود؛ حال اگر وجود موجود باشد دارای وجود است و از تکرار این استدلال، تسلسل وجودها لازم می‌آید؛ پس وجود موجود نیست. حامیان حکمت متعالیه پس از صدرا و تقریباً همه معاصران این استدلال را به تبع صدرا به سهروردی نسبت داده‌اند. دلایلی تاریخی می‌آورم که این استدلال از آنِ سهروردی نیست. مشخصاً سهروردی نسخه‌های متفاوت این استدلال را به مخالفان اتباع مشائیان و خصوصاً ابن سهلان نسبت می‌دهد. بیش از این، او اظهار می‌کند که اتباع مشائیان به این استدلال‌ها پاسخ‌های درخور داده‌اند. شواهدی ارائه می‌کنم این انتساب‌های سهروردی مقرون به صحت هستند. همچنین با تحلیل استدلال‌های تسلسل سهروردی نشان می‌دهم که هیچ‌کدام از استدلال‌های تسلسلی که سهروردی بر آن صحه گذاشته است، مبتنی بر مقدمه‌ای درباره مفهوم «موجود» نیستند. به جای آن این استدلال‌ها همگی دارای مقدمه‌های متافیزیکی اصیلی هستند. از این یافته‌ها نتیجه می‌گیرم که استدلال تسلسل یاده شده تفسیر نادرستی از متن سهروردی در حکمة الإشراق است. ریشه این تفسیر نادرست را می‌توان تا شرح قطب رازی ردیابی کرد. در ادامه تفسیر مطلوبی از استدلال او در حکمة الإشراق ارائه می‌کنم. دلایلی اقامه می‌کنم که این استدلال دشوارتر از آن است که از ابتدا به نظر می‌رسیده است: به نظر می‌رسد که این استدلال تسلسل راه گریز ساده‌ای جز قائل شدن به وحدت شخصی وجود برای حامی موجودیت وجود باقی نمی‌گذارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Existence's Having Existence and the Regress Argument

نویسنده [English]

  • davood hosseini

Associate Professor, Department of Philosophy, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.

چکیده [English]

Abstract
In his al-Asfār, Ṣadrā attributes an argument to al-Suhrawardī against the existence of existence, which goes as follows: “existent” means that which has existence. Now, if existence is existent, it will have existence. The repetition of this argument implies a regress of existences. Therefore, existence is not existent (Shīrāzī 1981, 39-40). Advocates of Transcendental Philosophy after Ṣadrā, such as al-Sabzawārī in his al-Manẓūma (1386 Sh/2007, 182), and all contemporary philosophers have attributed this argument to al-Suhrawardī, following Ṣadrā. Here is the question: Did al-Suhrawardī really present this argument? If not, who presented it? Furthermore, what is al-Suhrawardī’s real argument? The methodology employed by this research is a combination of historical and analytic methods. Research findings are as follows: I begin with historical evidence that this argument was not presented by al-Suhrawardī. By providing a classification of al-Suhrawardī’s arguments, I demonstrate that none of these arguments rest upon a premise regarding the concept of “existent.” Instead, they are all founded upon substantial metaphysical assumptions concerning existence: if existence is existent, then at least in some cases, it will be a contingent existent; possibility, unity, and necessity are objectively realized (that is, existent); and so on (Suhrawardī 1375 Sh/1996, 1:340-364; 2:64-72). Moreover, al-Suhrawardī attributes various versions of these arguments to the opponents of the followers of Peripatetics, particularly Ibn Sahlān, asserting that they (the followers) already were aware of these arguments and presented plausible replies to them (Suhrawardī 1375 Sh/1996, 1:354). I provide evidence from al-Mabāḥith al-mashriqiyya (Rāzī 1411b AH/1990b, 29) and al-Maqāṣid (Taftāzānī 1409 AH/1988, 323-324) to show that al-Suhrawardī’s attributions to the followers of Peripatetics are correct, although there is no evidence for attributing the argument to Ibn Sahlān, except al-Suhrawardī’s own text. From these findings, I conclude that the regress argument mentioned by Ṣadrā is a misinterpretation of al-Suhrawardī’s text in Ḥikmat al-ishrāq (Suhrawardī 1375 Sh/1996, 2:64-65). This misinterpretation can be traced back to Quṭb al-Shīrāzī’s Sharḥ ḥikmat al-ishrāq (an exposition of al-Suhrawardī’s Ḥikmat al-ishrāq), where he mentions a similar argument, although he does not explicitly attribute it to al-Suhrawardī. It is not unlikely that, in his commentaries on Quṭb al-Shīrāzī’s work, Ṣadrā was under the impression that Quṭb al-Shīrāzī’s account was indeed an interpretation of al-Suhrawardī’s text, even though he does not explicitly mention this in his commentaries (Shīrāzī 1392 Sh/2013, 2:243-263). I then proceed to provide a plausible interpretation of al-Suhrawardī’s argument in Ḥikmat al-ishrāq (Suhrawardī 1375 Sh/1996, 2:64-65). I offer reasons to show that the argument is more complex than it initially seemed. In particular, in his reply to this argument, Ṣadrā argues that, first, existence does not fall under any category, although the necessary existent does not either (Shīrāzī 1392 Sh/1996, 2:250; Shīrāzī 1981, 52-53). Second, the criterion for being a category is, to some extent, epistemological (Shīrāzī 1981, 49). This implies that the class of existences cannot be considered a metaphysical categorization of things, and hence no shared metaphysical status could be assigned to them unless we acquiesce to the unity of existence. It seems that al-Suhrawardī’s regress argument compels advocates of “existence having existence” to believe in the unity of existence. Contrary to his usual practice, Ṣadrā ultimately acknowledges the unity of existence (Shīrāzī 1981, 71). However, al-Suhrawardī presents a third way: existence is not existent.

کلیدواژه‌ها [English]

  • existence
  • existent
  • al-Suhrawardī’s regress argument
  • the followers of Peripatetics
  • Ibn Sahlān
  • Ṣadrā
  1. اردکانی، احمد. (1396). نور البصائر فی حل مشکلات المشاعر. تصحیح رحیم قاسمی. موسسة پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران.
  2. افچنگی، مهدی، یاسر سالاری. 1393. تفاوت نقد سهروردی و سید عبدالاعلی سبزواری بر اصالت وجود صدرایی. پیوهش‌های فلسفی-کلامی صص 127-148.
  3. اکبری، رضا. 1390. وجود مصداق ندارد: دیدگاه سهروردی در نفی تحقق عینی وجود و کاربست آن در قاعده «الحقّ ماهیّته إنّیّته». متافیزیک 11و12. صص 33-48.
  4. تفتازانی، سعدالدین. (1409ق). شرح المقاصد. ج 1. تصحیح عبدالرحمن عمیرة. منشورات الشریف الرضی، قم.
  5. حلی، حسن بن یوسف. (1399ق). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. با تعلیقات سید ابراهیم موسوی زنجانی. موسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت.
  6. خیام، عمر. (1380). الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلّی. تصحیح غلامرضا جمشیدنژاد اول، نشریه فرهنگ، شماره‌های 39 و 40، صص 129-133.
  7. حسینی، داود. 1398. وجود و ذات؛ تفسیری از صدرا در سیاق تاریخی. انتشارات حکمت اسلامی. قم.
  8. حسینی سنگچال، سید احمد، محمد سعیدی‌مهر. 11398. نقش مسئله بساطت یا ترکب مشتق در شکل‌گیری استدلال شیخ اشراق بر اعتباریت وجود و پاسخ‌های آن. آموزه‌های فلسفی-کلامی صص 151-172.
  9. حقیقت، سهراب. 1401. بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی درباره وجود. پیوهش‌های هستی‌شناختی صص 347-370.
  10. رازی، فخرالدین. (1411ق‌الف). المحصل. تصحیح حسین أتای. مکتبة دار التراث، قاهره.
  11. رازی، فخرالدین. (1411ق‌ب). المباحث المشرقیة فی علم الإلهیات و الطبیعیات. ج 1. تصحیح محسن بیدارفر، بیدار، قم.
  12. روضاتی، سید محمد. 1393. بررسی پاسخ‌های ملاصدرا به اشکالات شیخ اشراق در باب اصالت وجود. فلسفه و کلام اسلامی 47(2). صص 291-307.
  13. زارعی، زهره، امیر شیرزاد. 1395. نقد و بررسی ادله سهروردی بر اعتباریت وجود با تکیه بر مبانی ملاصدرا. جستارهایی در فلسفه و کلام صص 97-108.
  14. دانش‌پژوه، محمدتقی. (1337). «مقدمه مصحح». ابن سهلان ساوی. التبصرة فی المنطق. دانشگاه تهران، تهران.
  15. ذبیحی، محمد. 1386. ماهیت و وجود از نگاه شیخ اشراق. اندیشه دینی صص 25-46.
  16. سبزواری، ملاهادی. (1386). شرح المنظومة فی المنطق و الحکمة. ج2. تصحیح محسن بیدارفر، بیدار، قم.
  17. سهروردی، شهاب‌الدین. (1375). مجموعۀ مصنفات شیخ اشراق. تصحیح نجفقلی حبیبی، هانری کربن و سیدحسین نصر. وزارت فرهنگ و آموزش عالی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران.
  18. شیرازی، صدرالدین. (1392). حکمت اشراق سهروردی با شرح قطب‌الدین رازی و تعلیقات صدرالدین شیرازی. تصحیح و تحقیق حسین ضیایی تربتی و نجفقلی حبیبی. انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا، تهران.
  19. شیرازی، صدرالدین. (1981م). الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة. ج1. دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
  20. شیرازی، صدرالدین. (1363). المشاعر. تصحیح هانری کربن. همراه با ترجمه عماد الدوله، کتابخانه طهوری، تهران.
  21. عظیمی، مهدی. 1395. معناشناسی «وجود» در فلسفه سهروردی. پژوهش‌های عقلی نوین صص 85-105.
  22. لاهیجی، عبدالرزاق. (1382). شوارق الإلهام فی شرح تجرید الکلام. ج 1. تصحیح اکبر اسدعلی‌زاده، موسسه امام صادق (ع)، قم.
  23. واله، حسین. 1398. پاسخی از طرف سهروردی به نظریه اصالت وجود ملاصدرا. شناخت صص 247-261.
  24. هدایت‌افزا، محمود، زینب بوستانی. 1397. پیشینه‌های سهروردی در قول به اعتباریت وجود. تاریخ فلسفه 9(2). صص 125-146.