نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
چکیده
اصطلاح «اخلاق باور» برای اولین بار در مقالة معروف کلیفورد، با همین عنوان، به سال 1876 بهکار رفت. طبق بیان کلیفورد، که بعدها به قاعده یا اصل کلیفورد مشهور شد، «همیشه، همهجا، و برای هرکس خطاست که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود». از زمانی که کلیفورد این بحث را مطرح کرده است، تاکنون، مورد مناقشات فراوانی بوده است؛ مسئلة اصلی که در پس همة این مناقشات مطرح بوده است این است که آیا اصولاً باورهای آدمی در اختیار انساناند، تا مشمول ارزشگذاریهای اخلاقی شوند، یا اینکه باید آنها را، همچون بسیاری از حالات روانی، غیر ارادی و انفعالی و در نتیجه، معاف از ارزشگذاریهای اخلاقی دانست. عدهای بر این باورند که باورهای ما غیر ارادیاند و در اختیار ما نیستند. درمقابل، عدة دیگری به تأثیر اراده بر باور یا ارادهگروی اعتقادی معتقدند. این نوع از ارادهگروی، بسته به میزان تأثیر اراده بر باور، به دو قسم کلی قابل تقسیم است: ارادهگروی مستقیم و ارادهگروی غیر مستقیم. ارادهگروی اعتقادی (هر دو نوع مستقیم و غیر مستقیم آن) از حیث دیگری، به ارادهگروی توصیفی و ارادهگروی هنجاری تقسیم میشود. در ارادهگروی هنجاری سخن از نوعی وظیفهگرایی معرفتی در باب باورهاست که مستلزم اخلاق باور است. درواقع، زمانی میتوان از اخلاق باور سخن گفت که به چیزی به نام وظیفهگرایی معرفتی قائل باشیم. مطهری تعقل و تفکر را افعالی نفسانی میداند که در دست اراده و انتخاب مستقیم انسان قرار دارند. از نظر وی، میان «عقیده» و «تفکر» تمایز وجود دارد. او عقیدة مبتنیبر فرایند معقول و عقلانی را تفکر مینامد و آن را موجِد معرفت میداند. توجه به فرایند شکلگیری معرفت از منظر مطهری بهخوبی نشان میدهد که وی به مسئلة توجیه باورها و قائلشدن به نوعی وظیفهگرایی معرفتی توجه خاص داشته است. بر این اساس، مطهری توصیههایی را در نحوة کسب معرفت بیان میدارد که میتوان آنها را ذیل اخلاق باور گنجاند. از جملة این توصیهها میتوان به این موارد اشاره کرد: تأثیرناپذیری از قضاوت دیگران، پیروینکردن از اکثریت، پرهیز از خوشباوری، استماع قول مخالف، تفکیک باور از صاحب باور، و اجتناب از جمود و تعصب.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Martyr Motahhari on the Ethics of Belief
نویسندگان [English]
- Majid Mollayousefi
- Ahmad Allahyari
- Maryam Eskandari
چکیده [English]
The term of ethics of belief is appeared for the first time in Clifford's well-known essay by the same title in 1876.According to Clifford's saying that became known afterwards as Clifford's Credo or Principle "It is wrong always, everywhere, and for anyone, to believe anything upon insufficient evidence". This debate from the time of its presentation by Clifford has been the subject of different controversies. The main problem behind these controversies was that whether human beliefs are principally under the will of human beings to be evaluated morally or they are, like many of mental states, involuntary and passive and so excused of any moral evaluation. Some say that our beliefs are involuntary and are not under our control. In contrast, some believe in the impact of the will on our beliefs or the doxastic voluntarism. Depending on the amount of influence of the will on our beliefs, doxastic voluntarism is divided into two general kinds: direct voluntarism and indirect voluntarism. The doxastic voluntarism (direct/indirect), on the other hand, can divide into descriptive voluntarism and normative voluntarism. In normative voluntarism, we can say about a kind of epistemic deontologism in our beliefs and it is this epistemic deontologism that entails the ethics of belief. In effect, only when we can say about the ethics of belief that we believe in the epistemic deontologism in our beliefs. Martyr Motahhari believes that the reasoning (ta‘aqqul) and the thinking (tafakkur) as mental actions are in direct control of our will. For him, there is a difference between opinion (‘aqida) and thinking (tafakkur).In his view, thinking is the opinion based on a rational process which can bring about the knowledge. Taking in consideration the process of forming knowledge from him, shows that he believes in a kind of epistemic deontologism. Thus he gives some advices about the ways of acquiring the knowledge that we can place them under the title ethics of belief such as avoidance of intellectual stagnation, distinguishing between belief and the owner of belief and like that.
کلیدواژهها [English]
- Martyr Motahhari
- Clifford
- ethics of belief
- epistemic deontologism
- doxastic voluntarism
- Epistemology