اصغر محمدی؛ سحر کاوندی؛ محسن جاهد
چکیده
ریشة «أمن» یکی از محوریترین و اساسیترین مفاهیم قرآنی و مسائل اعتقادی است. تفسیرهای متکثر و متعارض ایمان از نظر متکلمان اسلامی موجب شده تا برخی، دیگران را به کُفر – نقطة مقابلِ ایمان- متّهم کنند. اینکه ایمان را امری معرفتی ـ شناختی بدانیم در دو حوزه معنایی به کار میرود: اول اینکه دستیابی به ایمان از طریق عقل و استدلالهای ...
بیشتر
ریشة «أمن» یکی از محوریترین و اساسیترین مفاهیم قرآنی و مسائل اعتقادی است. تفسیرهای متکثر و متعارض ایمان از نظر متکلمان اسلامی موجب شده تا برخی، دیگران را به کُفر – نقطة مقابلِ ایمان- متّهم کنند. اینکه ایمان را امری معرفتی ـ شناختی بدانیم در دو حوزه معنایی به کار میرود: اول اینکه دستیابی به ایمان از طریق عقل و استدلالهای عقلی حاصل میشود؛ دوم اینکه اساساً ماهیّت ایمان از جنس معرفت و شناخت است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، هیچیک از این دو دیدگاه را قریب به صواب ندانسته و در صدد تبیین این مسئله است که ایمان میتواند بدون استدلال عقلی و معرفتی (به عنوان جزء ایمان) حاصل آید. برای اثباتِ این مدّعا ابتدا به بررسی اجمالیِ تلقّی متکلمان از ایمان پرداخته شده، تا نشان داده شود که صرفاً از سنخ معرفت نبودن ایمان و نیز عدم لزوم حصول آن از طریق استدلال عقلی ، نظریهای است که در میان متکلمان اسلامی ریشه دارد و به نظر میرسد استدلالهای این گروه قابل دفاعتر از گروه رقیب باشد. سپس با نگاهی مختصر به برخی از آیات، شواهدی بر اینکه ایمان از دیدگاه قرآن امری است مربوط به ساحت احساسی-عاطفیِ آدمی، آورده شده است.