ابوذر نوروزی؛ محسن شیراوند
چکیده
علامه طباطبایی (ره) فیلسوفی کلاسیک بر ممشای حکمت متعالیه و مفسر بزرگ قرآن کریم است اما اندیشه وی در این دو حوزه محدود و متمرکز نشده و در حوزههای معرفتی دیگر نیز دارای اندیشههای بدیعی است. یکی از این حوزهها فلسفه اخلاق است. بیتردید اصلیترین بحث در فلسفه اخلاق به تقسیمبندی واقعگرایی و غیرواقعگرایی اخلاقی تعلق دارد. هدف ...
بیشتر
علامه طباطبایی (ره) فیلسوفی کلاسیک بر ممشای حکمت متعالیه و مفسر بزرگ قرآن کریم است اما اندیشه وی در این دو حوزه محدود و متمرکز نشده و در حوزههای معرفتی دیگر نیز دارای اندیشههای بدیعی است. یکی از این حوزهها فلسفه اخلاق است. بیتردید اصلیترین بحث در فلسفه اخلاق به تقسیمبندی واقعگرایی و غیرواقعگرایی اخلاقی تعلق دارد. هدف از این پژوهش پردازش این مسئله است که علامه طباطبایی در کدامیک از این دستهبندیها جای دارد و تبیین آن با کدام موضوعات فلسفی انجام میپذیرد؟ این مقاله که با روشی اسنادی_تحلیلی تألیف شده است، تلاش دارد با تحلیل و تبیین مسئله «اعتباریات» و نگهداشت مسئله «احساس» ذیل عنوان اعتباریات به این موضوع بپردازد. نتیجه پژوهش این است که علامه طباطبایی (ره) یک واقعگرای اخلاقیِ تعریفگرا است.
مسعود کریمی بیرانوند؛ یحیی فوزی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 51-68
چکیده
چکیده این مقاله در پاسخ به این مسئله مهم که "پیوستگی میان «معنویت» و «سیاست» چرا و چگونه محقق میشود؟" کوشیده است تا با روش و دادههای مبتنی بر حکمت متعالیه، ابتدا درک درستی از مقولههای «دین»، «معنویت» و «سیاست» به دست دهد و سپس مبانی حکمی ارتباط آنها را بهطور مستدل روشن سازد. نتایج به دست آمده از ...
بیشتر
چکیده این مقاله در پاسخ به این مسئله مهم که "پیوستگی میان «معنویت» و «سیاست» چرا و چگونه محقق میشود؟" کوشیده است تا با روش و دادههای مبتنی بر حکمت متعالیه، ابتدا درک درستی از مقولههای «دین»، «معنویت» و «سیاست» به دست دهد و سپس مبانی حکمی ارتباط آنها را بهطور مستدل روشن سازد. نتایج به دست آمده از رهگذر این کوشش حاکی از آن است که دین با هدف «تکامل معنوی انسان» که یک حرکت جوهری آگاهانه است به دنبال آن است که انسان را تا عالیترین کمالات وجودی رشد دهد و این مهم جز در بستر جامعه و امور سیاسی ممکن نیست. از این منظر هرچند سیاست در حوزه اعتباریات قرار دارد اما با توجه به اینکه کارکرد اصلی اعتباریات این است که واسطهی رساندن انسان از نقص به کمال شوند و سیاست نیز متکفّل دستیابی به مصالح عمومی جامعه است، دین به عنوان مجموعه برنامهها و راهنماییهای الهی سیاست را در رساندن انسانها به کمالات معنویشان هدایت میکند.