سعید انواری؛ فاطمه اسمعیلی اردکانی
دوره 7، شماره 1 ، خرداد 1395، ، صفحه 1-17
چکیده
چکیده ابنسینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کردهاند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر میدهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شدهاند، ...
بیشتر
چکیده ابنسینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کردهاند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر میدهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شدهاند، تاویل نامیده میشود و در صورتی که در مورد مطالب دریافت شده در خواب باشد، تعبیر نامیده میشود. بدین ترتیب تاویل وحی و تعبیر خواب دارای فرایندی واحد هستند. بر این اساس این فرضیه مطرح میشود که قاعدتا باید میان تاویلات عرفانی و تعبیرات خوابگزاران در مورد مصادیق واحد، تشابه و تناظر وجود داشته باشد. این مقاله با تبیین نظریة ابنسینا و شیخ اشراق و بررسی موارد مشابه میان تاویلات عرفا و تعبیرات خوابگزاران به بررسی این موضوع پرداخته است.