حسین احمدی
چکیده
مهمترین بحث فلسفه اخلاق، هستیشناسی اخلاق و مهمترین بحث هستیشناسی اخلاق، واقعگرایی و غیرواقعگرایی اخلاقی است. واقعگرایی اخلاقی به نظریهای اطلاق میشود که برای مفاهیم و جملههای اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد واقعیتِ قائل باشد یا آن مفاهیم و جملهها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند ...
بیشتر
مهمترین بحث فلسفه اخلاق، هستیشناسی اخلاق و مهمترین بحث هستیشناسی اخلاق، واقعگرایی و غیرواقعگرایی اخلاقی است. واقعگرایی اخلاقی به نظریهای اطلاق میشود که برای مفاهیم و جملههای اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد واقعیتِ قائل باشد یا آن مفاهیم و جملهها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند بهطوریکه مفاهیم و جملههای اخلاقی تنها بر نظر شخص یا گروهی مبتنی نباشد؛ اما غیرواقعگرایی، برای مفاهیم و جملههای اخلاقی واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. حداقل چهار استدلال برای اثبات واقعگرایی اخلاقی از کلام فارابی میتوان استنتاج کرد. وی گاهی از علم زیباشناسی برای اثبات واقعگرایی مدد میجوید؛ گاهی نیز از طریق واقعنمایی مفاهیم اخلاقی و سعادت، گاهی به وسیله وصول واقعی به کمال نهایی و گاهی از طریق تعیین نوع راه شناخت واقعیت اخلاقی، واقعگرایی را اثبات کرده است. به نظر میرسد تبیین عقلانی از کمال متناسب انسانی و تبیین رابطه منطقی میان فهم نیاز به کمال مطلق و کمال واقعی انسان برای تکمیل دیدگاه فارابی ضروری است. همچنین توجه فارابی به تفکیک اخلاق از آداب، باعث رفع اتهام نسبیگرایی از وی خواهد شد.