محمّد قمی؛ محمدجواد اسماعیلی
چکیده
ابنسینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» میداند.ملامحمدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة معتقد است که حدوث نفس نه با تجرد آن سازگار است و نه با بقایآن. وی به قدم و وحدت نفس قائل شده است. ازدیدگاه ابنسینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه ...
بیشتر
ابنسینا نفس را «روحانیة الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» میداند.ملامحمدصادق اردستانی در الحکمة الصادقیة معتقد است که حدوث نفس نه با تجرد آن سازگار است و نه با بقایآن. وی به قدم و وحدت نفس قائل شده است. ازدیدگاه ابنسینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه است: 1. اگر نفس بعدازتعلق به بدن متکثر نشده باشد، بایدهمۀ انسانها در همۀ صفات یکسان میبودند؛ 2. اگر نفس بعدازتعلق به بدن متکثر شده باشد، امر مجرد بهنحو بالقوه و بالفعل انقسام میپذیرد. حکیم اردستانی در الحکمة الصادقیة مدعای خود را بهگونهای تبیین کرده است که با دو محذور یادشده مواجه نشود. در این نوشتار، با بهرهگیری از آثار فلسفی اردستانی، دیدگاه وی درباب نفس تبیین شده است.