ORIGINAL_ARTICLE
فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان میدهد که علیرغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهبالصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بینیاز ساخته، و راهکار قابل قبولتر و سادهتری در اختیار ما میگذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکتهنظرهای ابتکاری این فیلسوف همچون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن اینکه گشودگی مراتب هستی را بر روی یکدیگر قابل دفاع میسازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین میکند
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1241_19388d11f567f4bafc7ea544ce739d52.pdf
2014-12-21
1
24
عقل فعال
اصالت وجود
وحدت وجود
یگانهانگاری وجود انسان
اتحاد عالم و معلوم
علم بسیط
محمدرضا
بلانیان
mohamadreza.balanian@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
مرتضی
حاجحسینی
mtzh.hosseini2006@yahoo.com
2
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسة مبانی و راهحلهای ابنسینا و ملاصدرا برای نفی تناسخ
تناسخ که در اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابنسینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطة ویژة نفس انسان با بدن وی را نشان میدهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدنهای دیگر را نفی میکنند.
استدلالهای شیخالرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که نفس از حیث ذات، مجرد و از حیث فعل، مادی است لذا گرچه علت فاعلی و مفیض نفس، عقل مفارق است اما مزاج مستعد و مادة بدنی، زمینهساز و معد این افاضه است. به علاوه، شیخ معتقد است که رابطة هر نفس با مادة بدنی خود، رابطة لزومیة ذاتیه است و به همین سبب، این نفس برای این بدن، امری بیبدیل است. اما صدرالمتألهین به مبانی نوینی نظیر تشکیک و اشتداد در وجود و حرکت استکمالی جوهری در همة موجودات (ازجمله در نفس و بدن به موازات یکدیگر) قائل است و نفس را در بدو حدوث، جسمانی میداند و معتقد است که ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او علاوه بر اینکه به نقل و تأیید راهحلهای شیخالرئیس میپردازد، از مبانی متعالیه نیز بهره میبرد و بدین وسیله، هم تبیین نوینی از بعضی از برهانهای رد تناسخ بهدست میدهد و هم خود، راهحل و برهان جدیدی برای ابطال تناسخ ارائه میکند که فقط با مبنای متعالیه قابل توضیح است.
این مقاله درنظر دارد ضمن توضیح و مقایسة راهحلهای منتخب این دو فیلسوف برای نفی تناسخ و روشنکردن نقاط مشترک ایشان، کارکرد مبانی خاص هر یک در این حوزه را روشن کند و نشان دهد که چگونه در مواردی مبانی متفاوت برای برآوردن مقصود واحد، بهکار گرفته میشوند
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1242_2ca75f3434a966fb38d605eb083595dc.pdf
2014-12-21
25
41
تناسخ
نفس
بدن
ابنسینا
ملاصدرا
فروغ
رحیمپور
fr.rahimpoor@gmail.com
1
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جایگاه اصول اعتقادات شیعة دوازدهامامی در آثار شیعهشناسان غربی
نگارندۀ مقالة حاضر با بررسی آثار شیعهشناسان غربی درصدد است تا از میزان و نحوۀ شناخت آنها در مورد آموزههای عقلانی ـ اعتقادی شیعة امامیه (عدل و امامت) مطلع شود. شیعهشناسان مورد مطالعه در این مقاله عبارتاند از: ویلفرد مادلونگ، مایر بارآشر، اتان کوهلبرگ، ونزبرو، رون بوکلی، هانری کربن، مونتگمری وات، هاینس هالم، و آندرو نیومن. نویسنده در پایان مقاله با توجه به وجوه مثبت و منفی آثار شیعهشناسان غربی پیشنهادهایی جهت بازنگری دروندینی در جنبههای نظری و عملی به صاحبنظران شیعة دوازدهامامی ارائه میکند
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1243_d24237a57495c9c120e26ad6ad167dba.pdf
2014-12-21
43
63
عقلانیت
عدل
امامت
شیعه
مریم
صانعپور
saneapour@ihcs.ac.ir
1
استادیار گروه غربشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
حدوث و بقای نفس ناطقه و نفس استعلایی از دیدگاه ملاصدرا و کانت
ملاصدرا و کانت، به عنوان دو فیلسوف مهم اسلامی و غربی، تأکید و تمرکز ویژهای بر مسئلۀ «خود» یا «نفس» داشتهاند. نفس از دیدگاه ملاصدرا معانی و مراتب گوناگونی دارد که در برخی از آنها، منفصل از بدن وجود داشته و در برخی مراتب، عین بدن میشود و پس از طی مراحل نباتی و حیوانی، عنوانِ نفس ناطقه بر آن قابل اطلاق است. این نوشتار درصدد تبیین این امر است که حدوث نفس ناطقه با پذیرش عقل نظری ممکن میشود اما بقای آن، در فرایند رشد عقل نظری و عملی صورت میپذیرد. این مسئله با دیدگاه کانت به عنوان فیلسوفی معرفتشناس که پیدایش نفس استعلایی را در کارکرد عقل نظری یا معرفت یقینی، و بقای آن را صرفاً در کارکرد عقل عملی میسر میداند، قابل مقایسه است
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1244_27b7e2bc2b066113e27a766d3d533887.pdf
2014-12-21
65
80
نفس ناطقه
نفس استعلایی
حدوث
بقا
معرفت
محمدکاظم
علمی سولا
1
دانشیار دانشکدۀ الهیات، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
طوبی
لعل صاحبی
tu_sahebi @yahoo.com
2
دانشجوی دکتری حکمت متعالیه، دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روح بخاری در فلسفۀ اسلامی و در حکمت معاصر
بخار برآمده از قسمتهای لطیف اخلاط موجود در بدن را روح بخاری میگویند. روح بخاری، لطیفترین جزء بدن جسمانی بهشمار میآید و نقش واسطهگری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد.
ابنسینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی این توضیحات در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پیگیری است.
روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط میشود مورد توجه اطبای متقدم بوده و در طب قدیم از آن سخن به میان آمده است و در عین حال، از آن جهت که بر فرض قبول وجود آن، میتواند نقش واسطهگری میان نفس و بدن را به عهده گیرد، مورد توجه فیلسوف قرار گرفته و در علم النفس، از آن بحث شده است.
ابطال روح بخاری در پزشکی مدرن، خللی به علم النفس فلسفی وارد نمیسازد چون فیلسوف، روح بخاری را به عنوان اصل موضوعی از طب قدیم اخذ کرده است
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1245_7f9442d85144dd4f16bc92ddbcf7e7dd.pdf
2014-12-21
81
99
علم النفس
روح بخاری
ابنسینا
شیخ اشراق
صدرالمتألهین
محمد
میری
mohammademiri@gmail.com
1
استادیار دائرةالمعارف مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شطحیات عرفانی از منظر منطق و تفکر فازی
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آنها، چشماندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمدهاند، آنجایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده میشود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، منطق دوارزشی ارسطویی بوده است. با آنکه منشأ اشکالات و مشکلات در شطحیات در ذات نامتعارض بل متناقض یا متناقضنمای آنهاست اما راهحل منطقی برای حل این مشکلات نه در منطق ارسطویی بلکه در منطقی به نام منطق فازی است که در گفتههای مدافعان از شطحیّات نیز به طور ضمنی و ناخودآگاه به آن اشاره شده است اما عادت تبعیت تاریخی از قوانین عقلی مشائی و قواعد منطقی ارسطویی، مجال رهایی از چهارچوب تنگ و تاریک این منطق را به ذهن حتی برجستهترین محققان در این عرصه ازجمله استیس نداده است
https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1246_087ff797db27ce84533ba79bd2c5a95f.pdf
2014-12-21
101
126
شطحیات
منطق فازی
منطق ارسطویی
منطق دوارزشی
منطق چندارزشی
هادی
وکیلی
drhvakili@gmail.com
1
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
LEAD_AUTHOR
پریسا
گودرزی
p.goudarzi@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری عرفان اسلامی و اندیشههای امام خمینی، پژوهشکدة امام خمینی و انقلاب اسلامی
AUTHOR