مقالۀ حاضر در یک فرایند جریانشناسانه، حکمت متعالیة صدرالمتألهین را مورد مداقه قرار داده و عقل کلی را که همان نور انسان کامل است به عنوان صادر اول و مبدأ فیضان عقول در مراتب تشکیکی معرفی کرده است؛ عقلی که در قوس نزولیاش مرحله به مرحله از وحدتِ وساطت جمعیه به طرف کثرات تا عقل بالقوه پیش میرود و سپس در سیر صعودی از عقل بالقوه ...
بیشتر
مقالۀ حاضر در یک فرایند جریانشناسانه، حکمت متعالیة صدرالمتألهین را مورد مداقه قرار داده و عقل کلی را که همان نور انسان کامل است به عنوان صادر اول و مبدأ فیضان عقول در مراتب تشکیکی معرفی کرده است؛ عقلی که در قوس نزولیاش مرحله به مرحله از وحدتِ وساطت جمعیه به طرف کثرات تا عقل بالقوه پیش میرود و سپس در سیر صعودی از عقل بالقوه به سوی عقل مستفاد و بالفعل رجوع میکند و دیگر بار در وحدت جمعیة الهیه که نور، ابتهاج و عشق است فنا میشود و به این ترتیب قاب قوسین اوادنا محقق میشود. در این نزول و صعود همۀ عقول از عقل ابزاری و جزئی گرفته تا عقل کلی، متناسب با همان مرحله از حرکت جوهریِ نفس آدمی، چراغ راه او هستند و هیچیک دیگری را نفی نمیکنند بلکه هر مرحله زمینهساز مرحلۀ بالاتر است.