سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ عظیمه پورافغان
دوره 6، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 43-57
چکیده
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژهای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان میدهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینهساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر ...
بیشتر
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژهای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان میدهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینهساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر صدرایی و با نگرش به مبانی ایشان، بهنظر میرسد این دو یک هویت واحده هستند که نفس انسان در حرکت جوهری، به طی مراحل آنها، متناظر با یکدیگر میپردازد به گونهای که به تلازم و اتحاد معرفت و فضیلت میتوان اذعان کرد. درمجموع، اهمیت و ارتباط دو سویة هر کدام از دو جنبه غیر قابل انکار است و هیچیک بهتنهایی قادر به ایصال انسان به سعادت حقیقی نیستند
محمدرضا بلانیان؛ مرتضی حاجحسینی
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 1-24
چکیده
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان میدهد که علیرغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهبالصور ...
بیشتر
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضة صور ادراکی در فلسفة صدرالمتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان میدهد که علیرغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئلة کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهبالصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بینیاز ساخته، و راهکار قابل قبولتر و سادهتری در اختیار ما میگذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکتهنظرهای ابتکاری این فیلسوف همچون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن اینکه گشودگی مراتب هستی را بر روی یکدیگر قابل دفاع میسازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین میکند
هادی وکیلی؛ پریسا گودرزی؛ محبوبه امانی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1391، ، صفحه 141-152
چکیده
از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوهای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده میشود و با «مشکاۀ» در آیۀ نور مطابقت میکند؛ در مسیری که نفس به یک قوۀ خاص استکمال مییابد و به کمال خاصی میرسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در ...
بیشتر
از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوهای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده میشود و با «مشکاۀ» در آیۀ نور مطابقت میکند؛ در مسیری که نفس به یک قوۀ خاص استکمال مییابد و به کمال خاصی میرسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در آیه است؛ از این کمال و قوه بهترتیب به عقل مستفاد و عقل بالفعل یاد میشود. سرانجام، عقل فعال است که عامل خروج از هیولانیبودن به بالملکهشدن و از بالملکهبودن به فعلیت تام است و مصداق «نار» در این آیه است. داراشکوه نور ذات را نوری میداند که به هیچ یک از حواس درنمیآید و درواقع، در ادراک نور ذات باصره، سامعه، ذائقه، شامه، و لامسه عین یکدیگر و یک ذات شوند و آن نور خداست. «درخت زیتون» اشارهای به روح اعظم است.