این مقاله به دغدغهها و بحرانهای انسان از منظر هانری کربن میپردازد. کربن فلسفه و اندیشه خویش را پرسش از وضعیت انسان و بحرانهای او آغاز گرد و سپس راه حلها را در مبانی اساسی فلسفی و حکمی یافت. وی علت اصلی مشکلات و بحرانهای معاصر در غرب را در نوع وجودشناسی و معرفتشناسی فیلسوفان غربی میدانست و راه حل اساسی را نیز در اعتقاد به ...
بیشتر
این مقاله به دغدغهها و بحرانهای انسان از منظر هانری کربن میپردازد. کربن فلسفه و اندیشه خویش را پرسش از وضعیت انسان و بحرانهای او آغاز گرد و سپس راه حلها را در مبانی اساسی فلسفی و حکمی یافت. وی علت اصلی مشکلات و بحرانهای معاصر در غرب را در نوع وجودشناسی و معرفتشناسی فیلسوفان غربی میدانست و راه حل اساسی را نیز در اعتقاد به عالم مثال جستجو میکرد. در مقالة حاضر، بحرانهای انسان معاصر از دیدگاه کربن مانند دوگانهانگاری در کل هستی و معرفت، سکولاریزاسیون (جدایی الهیات از فلسفه)، زوال معادشناسی، قداستزدایی از هنر، رویکرد تکساحتی به دین و نبود مبانی اصیل برای نزدیکی ادیان به یکدیگر، طرح میشوند. سپس، پاسخ وی بر اساس حکمت اسلامی با تأکید بر ویژگی ایرانی عالم مثال از منظر حکمای ایرانی همچون ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا عرضه میشود و به اجمال نقد میگردد.