ابراهیم خانی؛ محمدکاظم فرقانی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 51-64
چکیده
کیفیت رابطة ثابت و سیال از جمله مسائل دشوار فلسفی است که فلاسفه از دیرباز به آن پرداختهاند. ملاصدرا نیز بر اساس اثبات حرکت جوهری و لوازم آن پاسخی متفاوت با گذشتگان به این مسئله داده است. لیکن هنوز در تبیین و نحوة جمعبندی مبانی او در این مسئله ابهاماتی وجود دارد. از جمله اینکه حرکت جوهری چگونه با ثبات طبایع در عالم دهر که ملاصدرا ...
بیشتر
کیفیت رابطة ثابت و سیال از جمله مسائل دشوار فلسفی است که فلاسفه از دیرباز به آن پرداختهاند. ملاصدرا نیز بر اساس اثبات حرکت جوهری و لوازم آن پاسخی متفاوت با گذشتگان به این مسئله داده است. لیکن هنوز در تبیین و نحوة جمعبندی مبانی او در این مسئله ابهاماتی وجود دارد. از جمله اینکه حرکت جوهری چگونه با ثبات طبایع در عالم دهر که ملاصدرا نیز به آن قائل است قابل جمع است. این مقاله تلاش میکند بر اساس مبنایی متفاوت اولاً حرکت جوهری را تبیین و ثانیاً این ابهامات را رفع کند.
این مبنای متفاوت، قائلشدن به نقشآفرینی علم طبایع مادی در تحقق حرکت جوهری است. لیکن از آنجا که حکما به علم در مادیات مناقشات فراوانی وارد کردهاند ابتدا به حل و فصل این مناقشات و اثبات علم در طبایع میپردازیم و آنگاه بر اساس آن، حرکت جوهری را تبیین میکنیم. همچنین با بررسی کیفیت نسبت عالم دهر با عالم ماده و تبیین عینیت این دو عالم با یکدیگر و نفی رابطة علیت میان آنها، تفاوت اعتباری آنها را روشن کرده و بر اساس آن، نحوة جمع میان حرکت جوهری در عالم ماده و ثبات طبایع در عالم دهر را تبیین میکنیم.
رضا اکبریان؛ سیاوش اسدی
دوره 3، شماره 2 ، بهمن 1391، ، صفحه 21-43
چکیده
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مسئلة اخبار از معدوم ارائه میدهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و بهعلاوه هریک از این راهکارها با چه چالشهایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مسئله، ضمن تأکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل میشود. به ...
بیشتر
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مسئلة اخبار از معدوم ارائه میدهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و بهعلاوه هریک از این راهکارها با چه چالشهایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مسئله، ضمن تأکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل میشود. به این نحو که «جهت امکان» را مربوط به صفات اشیا، از جمله وجود انضمامی آنها میداند، اما برای وجود منطقی اشیا، «جهت ضرورت» را درنظر میگیرد و اخبار از معدوم را در چهارچوب این نظریه تبیین میکند. ملاصدرا نیز مسئلة اخبار از معدوم را با ارائة نظریة «وجود ذهنی» پاسخ میدهد. در این نظریه، که خود مبتنیبر نظریة وحدت تشکیکی وجود است، وجود ذهنی مرتبهای از حقیقت واحدة وجود درنظر گرفته و بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تأکید میشود. پس، برای اخبار از معدوم باید معدوم خارجی به وجود ذهنی، که ماهیت مربوط به آن تجلی یا ظل همین وجود ذهنی است، موجود باشد، اما هریک از این راهکارها با چالشهایی روبروست. از جمله اینکه در ساختار فلسفی ملاصدرا، بحث از چگونگی تصور معدومات مسکوت گذاشته شده است و انحفاظ ماهیت، در ذهن و خارج، بر مبنای وجودشناسی ملاصدرا غیر قابل توجیه است. از سوی دیگر، در دیدگاه ویلیامسون، وجود ضروری اشیا نمیتواند مبیّن واقعیت خارجی آنها باشد؛ اما علامه طباطبایی، به جای آنکه همانند ملاصدرا، پاسخ به مسئلة اخبار از معدوم را در دستگاه وجود و ماهیت مطرح سازد، آن را در دستگاه وجود و عدم سامان میدهد. به این نحو که واقعیت خارجی را همان وجود میداند که یا مطلق یا مقید به اعدام است و عدم، از باب توسع، از واقعیت خارجی انتزاع و موضوع گزارهها قرار میگیرد. بنابراین، موضوع قراردادن اعدام در گزارهها را یک فعالیت عقلی و در ارتباط با واقعیت، که میتواند چالشهای پیش روی دیدگاههای ملاصدرا و ویلیامسون را برطرف سازد، مطرح میکند.
رضا برنجکار؛ حسین حجتخواه
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1391، ، صفحه 1-32
چکیده
معناشناسی اسما و صفات الهی از مباحث مهم اعتقادی در حوزة فلسفة دین، فلسفه، کلام، عرفان، و دینپژوهی معاصر است. این بحث در حوزة علوم اسلامی بیشتر با عنوان تشبیه و تنزیه مطرح میشود. ابن عربی تشبیه را در عین تنزیه و تنزیه را در عین تشبیه میداند. از دید وی، شباهت صفاتِ خداوند و ممکنات در این است که صفات خداوند تجلیات او و ...
بیشتر
معناشناسی اسما و صفات الهی از مباحث مهم اعتقادی در حوزة فلسفة دین، فلسفه، کلام، عرفان، و دینپژوهی معاصر است. این بحث در حوزة علوم اسلامی بیشتر با عنوان تشبیه و تنزیه مطرح میشود. ابن عربی تشبیه را در عین تنزیه و تنزیه را در عین تشبیه میداند. از دید وی، شباهت صفاتِ خداوند و ممکنات در این است که صفات خداوند تجلیات او و صفات ممکنات نمودهای صفات اویند. به اعتقاد او تشبیه در اصل وجود و تنزیه در حدودِ تجلیات است، اما ملاصدرا، بر اساس نظریة صدور و سنخیتِ علّی و معلولی، کمالات مخلوق را، به کاملترین نحو، در خداوند موجود میداند. از اینرو، او با درپیشگرفتن رویکرد اثباتی (بر اساس سه اصل بنیادین در این مکتب، یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود) قائل به اشتراک معنوی و تشکیک در باب وجود و صفات الهی شده است و بدینطریق، میکوشد تا خود را از دو محذور تعطیل و تشبیهِ مطلق رها کند. علامه طباطبایی در برخی مواضع همان نظریة ملاصدرا را بیان میکند، اما در برخی مواضع دیگر، معانی صفات را قابل انطباق بر خدا نمیداند، زیرا بر این باور است که محدودیتها، از جمله عدم عینیت صفات با هم و نیز با ذات، را نمیتوان از آن سلب کرد. با بررسی و نقد این دیدگاهها خواهیم دید که همة این دیدگاهها مبتنیبر مبانی وجودشناختیایاند که هرچند تشبیه مطلق را نفی میکنند، اجازة کنارگذاشتن مطلقِ تشبیه را نمیدهند، البته دیدگاه دوم علامه تشبیه معناشناختی را رد میکند.
جنان ایزدی؛ احد فرامرز قراملکی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 59-77
چکیده
بر اساس یکی از دیدگاههای طرح شده، روششناسی ملاصدرا در حکمت متعالیه تفکیکی است. مدعای این نظرگاه این است که ملاصدرا در سیر تحول روشی خود از رویکرد فلسفی ـ عرفانی و تأویلیِ نخستین خویش به رهیافتی وحیانی دست مییابد. مستند تفکیکانگاری مطالعهای موردپژوهانه بر رویکرد ملاصدرا در مسئلۀ معاد جسمانی است. اگرچه نگاه تحولی ...
بیشتر
بر اساس یکی از دیدگاههای طرح شده، روششناسی ملاصدرا در حکمت متعالیه تفکیکی است. مدعای این نظرگاه این است که ملاصدرا در سیر تحول روشی خود از رویکرد فلسفی ـ عرفانی و تأویلیِ نخستین خویش به رهیافتی وحیانی دست مییابد. مستند تفکیکانگاری مطالعهای موردپژوهانه بر رویکرد ملاصدرا در مسئلۀ معاد جسمانی است. اگرچه نگاه تحولی به حکمت متعالیه و سنجش عینی تفکر صدرایی از مزایای این طرح پژوهشی است، ضعفهایی چون نگاه حصرگرایانه به تحول، ایهام ملازمت تلفیق و تأویل، عدم کفایت ادله، و خلط ایستار فلسفی و ایستار وحیانی این نظریه را با چالش جدی مواجه میسازد.
مریم صانعپور
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1389، ، صفحه 55-76
چکیده
اصول عرفان ابن عربی، واضع نظریة خیال، بر حکمت متعالیة ملاصدرا تأثیر فراوانی گذارد، چنانکه میتوان نظریة تجرد خیال و وساطت و طریقیت عالم خیال را مهمترین عوامل شکلگیری حکمت متعالیه قلمداد کرد. به بیانی دیگر، میتوان وجه تمایز مبنایی «حکمت متعالیه» با «حکمت مشاء» و «حکمت اشراق» را در تجرد عالم خیال و صور خیالی در ...
بیشتر
اصول عرفان ابن عربی، واضع نظریة خیال، بر حکمت متعالیة ملاصدرا تأثیر فراوانی گذارد، چنانکه میتوان نظریة تجرد خیال و وساطت و طریقیت عالم خیال را مهمترین عوامل شکلگیری حکمت متعالیه قلمداد کرد. به بیانی دیگر، میتوان وجه تمایز مبنایی «حکمت متعالیه» با «حکمت مشاء» و «حکمت اشراق» را در تجرد عالم خیال و صور خیالی در حکمت متعالیه و عدم تجرد آنها در حکمت مشاء و اشراق دانست. در مقاله حاضر، نظریه خیال به عنوان محوریترین عنصر نظریة عرفانی ابنعربی و حکمت متعالیه ملاصدرا مورد پژوهش و مداقّه قرار گرفته است و چیستی و چگونگی عالم خیال و قوة تخیل بررسی و تحلیل شده است. سپس، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مزبور، با محوریت خیال، تبیین شده است.