زهرا یحییپور؛ نعیمه پورمحمدی؛ مالک حسینی
چکیده
چکیدهمسئلۀ دیرپای شر، که خود شامل مجموعهای از مسائل است، به طور کلی، به سه طریق تقریر شده است: 1. مسئلۀ منطقی شر (ناسازگاری منطقی وجود خدا و صفات او با وجود شر)؛ 2. مسئلۀ شاهدمحور شر (قرینه دانستن شر علیه معقولیت خداباوری)؛ 3. مسئلۀ اگزیستانسیال شر (ناسازگاری باورهای دینی با تجربۀ زیستۀ شخص). مهمترین دفاعیههای فلسفۀ اسلامی معاصر، که ...
بیشتر
چکیدهمسئلۀ دیرپای شر، که خود شامل مجموعهای از مسائل است، به طور کلی، به سه طریق تقریر شده است: 1. مسئلۀ منطقی شر (ناسازگاری منطقی وجود خدا و صفات او با وجود شر)؛ 2. مسئلۀ شاهدمحور شر (قرینه دانستن شر علیه معقولیت خداباوری)؛ 3. مسئلۀ اگزیستانسیال شر (ناسازگاری باورهای دینی با تجربۀ زیستۀ شخص). مهمترین دفاعیههای فلسفۀ اسلامی معاصر، که در پاسخ به مسئلۀ منطقی شر مطرح شده است، عبارتاند از 1. موهوم بودن شر؛ 2. عدمی بودن شر؛ 3. نسبی بودن شر؛ 4. ضرورت وجود موجودی که خیر آن بیش از شرش است (ضرورت شر قلیل در برابر خیر کثیر)؛ 5. ماده، منشأ اثر؛ 6. ضرورت شر برای تحقق خیر؛ 7. ضرورت شر برای درک خیر؛ 8. شر، حاصل جزءنگری؛ 9. شر، حاصل دیدگاه انسان؛ 10. شر، حاصل اختیار. از نظر فلسفۀ دین مدرن نقدهایی گفتمانی به دفاعیهها و تئودیسههای سنتی وارد شده است که فلسفۀ اسلامی را نیز در بر میگیرد. نقدهای گفتمانی همچون: 1. از جهت شخص دفاعیهپرداز و تئودیسهپرداز: نظری، سوژهمحور، و غیرتاریخی؛ 2. از جهت ماهیت شرور: انتزاعی، ذاتگرایانه، ناظرمحور، و درجه دوم؛ 3. از جهت زبان دفاعیه و تئودیسه: غیرتراژیک؛ 4. از جهت عمل دفاعیهپردازی و تئودیسهپردازی: در پی حرفهایسازی و نظاممندی؛ و ... . از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی، و با رویکردی متفاوت به بررسی پاسخهای علامه طباطبایی و شهید مطهری به مسئلۀ شر، و تحلیل و ارزیابی انتقادات پیشگفته میپردازد. بررسی این انتقادات لزوم اصلاح، تکمیل، ابداع و ارائۀ گونههای جدیدی از دفاعیهها در فلسفۀ اسلامی را ضروری میسازد که به طور خاص به جنبۀ عملی شر نیز توجه داشته باشد.
محمد جواد پاشایی
چکیده
جهان طبیعت که گزیری از پدیده های شرآمیز در آن وجود ندارد، همواره فکر و خاطر بشر را در جستن چاره برای غلبه بر شرور به خود مشغول داشته است. برخی از این بیم ها را باید معطوف به چگونگی کاربست دین و توسل به اولیای الهی در مقابله با شرور و بیماری ها دانست. اینکه از منظر عرفانی چگونه می توان با توسل به انسان کامل بر صدمات روحی و جسمی ناشی از شر ...
بیشتر
جهان طبیعت که گزیری از پدیده های شرآمیز در آن وجود ندارد، همواره فکر و خاطر بشر را در جستن چاره برای غلبه بر شرور به خود مشغول داشته است. برخی از این بیم ها را باید معطوف به چگونگی کاربست دین و توسل به اولیای الهی در مقابله با شرور و بیماری ها دانست. اینکه از منظر عرفانی چگونه می توان با توسل به انسان کامل بر صدمات روحی و جسمی ناشی از شر و بدی ها فائق آمد، پرسشی اساسی است که این نوشتار درصدد پاسخ آن بر آمده است. نگارنده در روی آوردی توصیفی تحلیلی، به این نتیجه دست یافته است که بر پایه آرای ابن عربی، دخالت های انسان کامل در عالم طبیعت محدود بوده و تا زمانی که از جانب الهی ماذون نباشد، نه اعمال تصرفی در طبیعت می نماید و نه باید از او انتظار خارق عادتی داشت. و حتی در فرض تصرف هم، از تصرفات حداقلی اش در مسیر اظهار دین بهره می جوید. از مهمترین کارکردهای معنویت خداسو و توسل را باید آرامش بر آمده از ایمانی دانست که با آن می توان بر صدمات ناشی از شرور و بدی ها غلبه نمود.