فلسفه
مهدی بنیاسدی باغمیرانی؛ سید بهشید حسینی؛ آزاده شاهچراغی
چکیده
مباحث معرفتی در معماری وامدار حرکت افراد در فضاست. ادراک با عنایت به مفهوم فلسفی حرکت و نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، اشاره به دریافت تدریجی افراد از فضاهای معماری دارد. بر همین اساس، ادراک عمیق و جامع از فضاهای مسجد_مدرسه، بدون حرکت امکانپذیر نمیباشد(به دلیل تنوع حرکتی در قالب دو کاربری نیایشی و آموزشی). برای دستیابی به درکی عمیق ...
بیشتر
مباحث معرفتی در معماری وامدار حرکت افراد در فضاست. ادراک با عنایت به مفهوم فلسفی حرکت و نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، اشاره به دریافت تدریجی افراد از فضاهای معماری دارد. بر همین اساس، ادراک عمیق و جامع از فضاهای مسجد_مدرسه، بدون حرکت امکانپذیر نمیباشد(به دلیل تنوع حرکتی در قالب دو کاربری نیایشی و آموزشی). برای دستیابی به درکی عمیق از این فضاها، میبایست ناظر در فضا حرکت کند، و پس از تجربه کردن حرکتهای فیزیکی و ذهنی، مرتبه ادراکی خود را ارتقاء دهد. سئوال کلیدی این پژوهش، در قالب مورد پژوهی این است که، با توجه به تنوع دسترسیها در مسجد_مدرسه آقا بزرگ کاشان؛ حرکت چگونه باعث ارتقا ادراک از مرتبه مادی به معنوی میشود؟ روش این پژوهش، توصیفی_تحلیلی و مورد پژوهی است، و نتایج آن نشان میدهد که، با وجود مسیرهای مجزا(برای کاربری نیایشی و آموزشی) در فضاهای مسجد_مدرسه، ناظر با حرکت در هر کدام از این مسیرها، سه نوع حرکتی(بصری، فیزیکی و ذهنی) را تجربه میکند، که در قالب چهار رکن در مسجد و سه رکن در مدرسه، ادراک ناظر را(همراستا با مراتب ادراکی ملاصدرا)، از مرتبه حسی به خیالی، و سپس مرتبه عقلی هدایت میکند.
محمد جواد اسماعیلی
چکیده
"حرکت در مقولات" یکی از مسائل مهم در حرکتشناسی ابن سینا است. حکیم محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی (1713م/1124ق -1631م/1040ق) مشهور به فاضل سراب از اندیشمندان قرن یازدهم هجری است که اثری با عنوان رسالة فی بیان الحرکة فی المقولة دارد. وی در این اثر به تحلیل و ارزیابی مبحثی از فصل دوم از مقالۀ دوم فنّ «سماع طبیعیِ» کتاب الشفاء ابن سینا با عنوان ...
بیشتر
"حرکت در مقولات" یکی از مسائل مهم در حرکتشناسی ابن سینا است. حکیم محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی (1713م/1124ق -1631م/1040ق) مشهور به فاضل سراب از اندیشمندان قرن یازدهم هجری است که اثری با عنوان رسالة فی بیان الحرکة فی المقولة دارد. وی در این اثر به تحلیل و ارزیابی مبحثی از فصل دوم از مقالۀ دوم فنّ «سماع طبیعیِ» کتاب الشفاء ابن سینا با عنوان فی نسبة الحرکة إلی المقولات می پردازد که در آن سرشت حرکت بررسی شده است. تبیین حکیم تنکابنی از آن جهت ارزشمند است که ارزیابی وی ناظر به نگرشی است که سرشت حرکت را مبتنی بر "تشکیک" شناسانده است. شیوه بررسی حکیم تنکابنی بر پایه ساختار «قال - أقول» در این رساله، خواننده را به التفات بیشتر به ردّ و ابرامها در بحث ترغیب میکند. حکیم تنکابنی قلمرو بحث خود را از بررسی سرشت حرکت فراتر برده و به مباحثی چون پیوند میان حرکت و زمان و حرکت توسطیه و قطعیه نیز پرداخته است. وی ضمن اشاره به اندیشههای ابو نصر فارابی و جلالالدین دوانی، پیوندی را میان مباحث فلسفی با سنّت تفسیری تجرید الاعتقاد برقرار کرده است. تصحیح و تحلیل این رساله برای نخستین بار، زمینه بحث در طبیعت شناسی ابن سینا را بیشتر فراهم میکند.
مرتضی شجاری؛ صفا سلخی خسرقی؛ مازیار آصفی
چکیده
حرکت لازمهی ادراک معمارانه است. فضای معماری به واسطه خواص پویایی، سیالیت و مکث، موجبات حرکت فیزیکی، بصری و ذهنی را در ناظر فراهم میآورد.در فلسفه، عامل حرکت مبنای ادراک حقایق جهان مادی است. فیلسوفان اسلامی، حرکت را امری کمالی و دارای غایت میدانستند که مشمول اصل قوه و فعل است.طبق نظریهی حرکت جوهری ملاصدرا، وجود مادی به واسطهی ...
بیشتر
حرکت لازمهی ادراک معمارانه است. فضای معماری به واسطه خواص پویایی، سیالیت و مکث، موجبات حرکت فیزیکی، بصری و ذهنی را در ناظر فراهم میآورد.در فلسفه، عامل حرکت مبنای ادراک حقایق جهان مادی است. فیلسوفان اسلامی، حرکت را امری کمالی و دارای غایت میدانستند که مشمول اصل قوه و فعل است.طبق نظریهی حرکت جوهری ملاصدرا، وجود مادی به واسطهی حرکت دائمی خود به سمت وجود روحانی، با طی مراتب و گذر از عوالم محسوسات، خیالات و معقولات به ادراک حقیقی جهان نائل میشود.پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیلی-توصیفی بوده و راهبرد پژوهش مطالعه ی موردی با رویکرد تفسیری میباشد. این مقاله با تحلیل تجربهی ادراکی ناظر در مسجد جامع تبریز، مقارنهی حرکت و ادراک در فلسفه و معماری را مورد بررسی قرار می دهد. از نتایج عمدهی پژوهش، بین مراتب استکمالی بدن تا نفس در کسب معرفت بر مبنای فلسفهی حرکت جوهری و مراحل ادراک تجربی فضا از ماده به معنا در معماری اسلامی، هم خوانی قابل توجهی مشاهده میشود. معماری اسلامی با ایجاد فضای معنوی خاص همواره بستری برای کشف و شهود درونی ناظر فراهم میساخته و با توجه به ویژگیهای سیالیت، تجربهی ادراکی ناظر را از نازلترین مراتب به سوی کاملترین آن هدایت میکرده است.
سالار منافی اناری؛ عصمت شاهمرادی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 95-105
چکیده
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایههای معنایی متن، و بررسی چندمعنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن میپردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جستوجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسیناپذیر دارد یا علیرغم شخصیبودن فهم، حقیقتی واحد ...
بیشتر
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایههای معنایی متن، و بررسی چندمعنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن میپردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جستوجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسیناپذیر دارد یا علیرغم شخصیبودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریة حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی میرساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم میکند.
سیدعلی علمالهدی
دوره 5، شماره 4 ، بهمن 1393، ، صفحه 105-122
چکیده
در عمدة پژوهشهایی که در خصوص زمان در فلسفة اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتاً به مقولۀ زمان از دریچة بحث حرکت نگریسته شده و معمولاً این پژوهشها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یکدیگر در تفکرات و فلسفههای یادشده بودهاند. اما در این تحقیق مسئلة رابطة زمان با ذهن و اینکه زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغة ...
بیشتر
در عمدة پژوهشهایی که در خصوص زمان در فلسفة اسلامی و تفکر مشایی و صدرایی صورت پذیرفته است عمدتاً به مقولۀ زمان از دریچة بحث حرکت نگریسته شده و معمولاً این پژوهشها درصدد رمزگشایی از نسبت حرکت و زمان با یکدیگر در تفکرات و فلسفههای یادشده بودهاند. اما در این تحقیق مسئلة رابطة زمان با ذهن و اینکه زمان امری عینی است یا ذهنی دغدغة اصلی است. از همین رو، ابتدا به دو مفهوم متفاوتی که از زمان میتوان داشت و معمولاً از آن به سلسلۀ زمانی پویا و سلسلة زمانی ایستا یاد میشود اشاره شده است و سپس نشانه داده شده که مفهوم زمانی در تفکر ارسطویی و مشایی و در تفکر متکلمان یک امتداد متصل و متصرم است و لذا باید پذیرفت نگاه ایشان به زمان به صورت یک سلسلة زمانی ایستا است.
در گام نهایی این تحقیق، نشان داده میشود زمان به معنای سلسلة زمانی ایستا و به صورت یک امتداد متصل در فلسفة ملاصدرا امری ذهنی است و هیچ منشأ انتزاع عینی ندارد. لذا این مقاله انگارة معقول ثانی فلسفی بودن زمان در تفکر ملاصدرا را مردود میداند