کمال نصرتی هشی؛ رضا علی نوروزی؛ زهره متقی؛ مهرنوش امینی
دوره 6، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 75-100
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی ـ استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابنسینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در فلسفة ابنسینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته میشود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی ـ استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابنسینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در فلسفة ابنسینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته میشود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، به دلالتهای تربیتی بهویژه در بعد اهداف و روش با توجه به مبانی ادراک میپردازیم و خواهیم دیدکه طبق پژوهش حاضر، هدف نهایی در نظام تعلیم و تربیت سینوی رسیدن به سعادت «نزدیکی به خداوند» است ولی دستیافتن به چنین هدفی، نیازمند رسیدن به اهداف فرعیای چون رشد و تکامل قوای حسی، تخیلی، عقلی و درنهایت ادراکات شهودی است؛ لذا پژوهش حاضر بهکارگیری فعال حواس، حفظ و بهخاطرسپردن، جهتدهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزشهای جستوجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهدة حضوری و باطنی (حدس) و روشهای تلفیقی را به عنوان روش تربیت معرفی میکند.