مسئلة اصالت وجود و اصالت ماهیت در ابتدا ممکن است به صورت دو مسئلة مقابل هم جلوه نمایند ولی درواقع دو نظام با مجموعهای از اصول در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند که در صف مقدم آن دو، اصالت وجود و اصالت ماهیت قرار دارند. برای مثال، توجه به دلیل مبتنیبر حرکت اشتدادی نشان میدهد که ملاصدرا نظام مبتنیبر اصول اصالت ماهیت، نفی حرکت ...
بیشتر
مسئلة اصالت وجود و اصالت ماهیت در ابتدا ممکن است به صورت دو مسئلة مقابل هم جلوه نمایند ولی درواقع دو نظام با مجموعهای از اصول در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند که در صف مقدم آن دو، اصالت وجود و اصالت ماهیت قرار دارند. برای مثال، توجه به دلیل مبتنیبر حرکت اشتدادی نشان میدهد که ملاصدرا نظام مبتنیبر اصول اصالت ماهیت، نفی حرکت اشتدادی در ماهیت، و تلقی خاص مشائیان از حرکت در کیف را مورد نقد قرار داده است. از سوی دیگر اصالت وجود بهتنهایی در مواجهه با حرکت اشتدادی کارایی ندارد و نیازمند قرارگرفتن در نظامی متشکل از نظریات اصالت وجود، وحدت وجود، و اشتداد وجود است. بنابراین ملاصدرا نوع نگاه خود به عالم و تصویر برآمده از آن را در مقابل نوع نگاه طرفداران اصالت ماهیت و تصویر برآمده از آن نگاه قرار داده و به صحت تصویر خود حکم کرده است هرچند که در مقام انتقال تصویر ذهنی خود از واقعیت به دیگران، مجبور به تقطیع بخشهای متفاوت این تصویر از یکدیگر و آوردن آنها در یک ترتیب خطی شده است.
در دوران معاصر، میتوان سه کلانالگوی خداباوری را دنبال کرد. این سه کلانالگو عبارتاند از ایمانگرایی، قرینهگرایی، عملگرایی. هریک از این سه کلانالگو متضمن الگوهایی است. ایمانگروی سه نظریۀ عمده را شامل میشود که براساس آنها، ایمان در تعارض با استدلال عقلانی، بیارتباط با استدلال عقلانی ...
بیشتر
در دوران معاصر، میتوان سه کلانالگوی خداباوری را دنبال کرد. این سه کلانالگو عبارتاند از ایمانگرایی، قرینهگرایی، عملگرایی. هریک از این سه کلانالگو متضمن الگوهایی است. ایمانگروی سه نظریۀ عمده را شامل میشود که براساس آنها، ایمان در تعارض با استدلال عقلانی، بیارتباط با استدلال عقلانی یا بینیاز از استدلال عقلانی است. قرینهگرایی دو نظریۀ عمدۀ قرینهگرایی برهانی و قرینهگرایی استقرایی (احتمالاتی) را دربر میگیرد. عملگرایی نیز مشتمل بر دو نظریۀ عملگرایی آخرتمحور و عملگرایی دنیامحور است. مراجعه به آرای فیلسوفان مسلمان و بازسازی آنها به زبان جدید همسخنی با نظریات معاصر را برای ما ممکن میکند؛ مثلاً با تأمل در اندیشههای ابن سینا میتوان به بازسازی دیدگاه او در قالب قرینهگرایی برهانی و با تأمل در اندیشههای ملاصدرا میتوان به بازسازی دیدگاه او در قالب ایمانگرایی از نوع سوم اقدام کرد. همچنین توجه به آرای غزالی امکان بازسازی آنها را در قالب عملگرایی به ما میدهد. فهم دقیق الگوهای خداباوری در دوران معاصر و تلاش برای بازسازی نظریات فیلسوفان مسلمان این امکان را به ما میدهد که در مواجهه با الحاد و الگوهای مختلف آن نیز بهخوبی عمل کنیم.