احد نژادابراهیمی؛ مینو قرهبگلو؛ امیرحسین فرشچیان
چکیده
هنر و معماریاسلامی حاکی از جایگاه و کاربست علمی و حِکمی هندسه است. آموزش هندسه از جانب نظر و عمل به معماران توسط حاکمان و ریاضیدانان اسلامی انجام شده است. مهمترین هدف، استفاده صحیح براساس اصول معرفتی و حکمی، جهت شناخت حقیقت است که با اتصال و آموزش آن با حرف و صناعات، هنر و معماری را دارای جهت و طریق معرفتی و علمی نمودهاست. موضوع ...
بیشتر
هنر و معماریاسلامی حاکی از جایگاه و کاربست علمی و حِکمی هندسه است. آموزش هندسه از جانب نظر و عمل به معماران توسط حاکمان و ریاضیدانان اسلامی انجام شده است. مهمترین هدف، استفاده صحیح براساس اصول معرفتی و حکمی، جهت شناخت حقیقت است که با اتصال و آموزش آن با حرف و صناعات، هنر و معماری را دارای جهت و طریق معرفتی و علمی نمودهاست. موضوع اساسی افتراق شدید بین متخصصین ریاضی و همچنین گسست فراوان با حکمت و فلسفه اسلامی در معماری و هنر در دوره کنونی است که لطمات شدیدی بر ارکان معماری وارد نموده است. شناخت هندسه از جانب اساسی هنر و معماریاسلامی و طریقه کاربست آن اهمیت نگارش را نشان میدهد. روش تحقیق بهصورت قیاسی در خصوص تحلیل منابع ریاضیات و هندسه عالمان و ریاضیدانان اسلامی جهت رسیدن به نتیجه و زمینهگرایی در بحث بستر فکری حکمی دوره چهارم الی یازدهم هجری میباشد. یافته اساسی این نگارش حضور فلسفه و حکمت نظری و عملی از جانب فرد صاحب حکمت در ارتباط با ریاضیدانان اسلامی است که در بررسی علمی و معرفتی هندسه در بعد نظری و عملی جهت هندسهمند شدن هنر و معماریاسلامی است. از این رو حکمت به واسطه هندسه در هنر اسلامی براساس مبانی جهان شناختی عالم مثال به سوی حقیقت متافیزیکی خود سوق داده می شود.
امیرحسین فرشچیان؛ مرتضی شجاری
چکیده
سنت آن طریقی است که شاکلهبخش امور زندگی میگردد و زمانی که جایگزینی غیرخودی بیابد باید نام غیرخودی نیز برآن نهاد. معماری مهمترین جنبهای است که خودی بودن آن اَهم بر تمامی موضوعات زندگی بشر است. رابطهای که سنت با معماریاسلامی دارد همچون رابطه علت و معلول است که بدون حضور سنت دیگر نام نیز تشخص حضور ندارد. در این نوشتار نگارنده ...
بیشتر
سنت آن طریقی است که شاکلهبخش امور زندگی میگردد و زمانی که جایگزینی غیرخودی بیابد باید نام غیرخودی نیز برآن نهاد. معماری مهمترین جنبهای است که خودی بودن آن اَهم بر تمامی موضوعات زندگی بشر است. رابطهای که سنت با معماریاسلامی دارد همچون رابطه علت و معلول است که بدون حضور سنت دیگر نام نیز تشخص حضور ندارد. در این نوشتار نگارنده با دیدی بیطرفانه براساس نظرات دکتر نصر به عنوان متفکری در عصر حاضر که تمامی نگاه خود را معطوف به این امور نهاده است، تلاش دارد معنای اساسی سنت را در باب ویژگی شناسی و تعریف اساسی معماریاسلامی براساس روشی تحلیلی-استنباطی بهدست آورد. معماری اسلامی امری فراموش شده در بین بناهای موزهای نیست، امری است که در هر زمان انجام شدنی میباشد اما با همراهی ویژگیها و الحاقاتی که اساس آن را به همراه دارند.