امیرحسین منصوری نوری؛ عین اله خادمی؛ لیلا پوراکبر؛ مهدی صانعی
چکیده
پژوهش حاضر در پی کاوش برای پاسخگویی به این مسئله که «اعتقاد به امکان شناخت ذات الهی چه تأثیری بر «معنای زندگی» از منظر فخر رازی دارد؟» شکل گرفت. فخر معنای زندگی را در حوزهی نظر، فایده و کارکرد با مبنای معرفت و شوق فطریِ به کمال مطرح میکند. از آنجا که بنیان اندیشهی فخر بر معرفت است، درجات مختلف معرفت از منظر او ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی کاوش برای پاسخگویی به این مسئله که «اعتقاد به امکان شناخت ذات الهی چه تأثیری بر «معنای زندگی» از منظر فخر رازی دارد؟» شکل گرفت. فخر معنای زندگی را در حوزهی نظر، فایده و کارکرد با مبنای معرفت و شوق فطریِ به کمال مطرح میکند. از آنجا که بنیان اندیشهی فخر بر معرفت است، درجات مختلف معرفت از منظر او بررسی شد و این نتیجه حاصل شد که فخر معرفت را فرآیندی مرحلهمند دانسته و آن را در طی گامهای عقلانی، تهذیبی و فنائی بیان میکند، در نگاه فخر شناخت ذات برای انسان در مراحل قبل از فنا ممکن نیست، بنابراین شوق به حق دارای محدودیت خواهد بود و به همین نسبت معنای زندگی نیز محدود خواهد شد، اما در نهایت فخر رازی فناء را به عنوان یک نظام شناختی مطرح کرده و در پرتو این نظام شناختی امکان وصول به معرفت ذات باری را میپذیرد، بر این اساس شوق فطری از محدودیت خارج شده و با این شوق بیپایان «معنای زندگی» به اوج خود میرسد. فخر رازی در این فرآیند با رویکردهای مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی به حث پرداخته است.
عینالله خادمی؛ عبدالله صلواتی؛ لیلا پوراکبر؛ مروه دولتآبادی
چکیده
مقالۀ حاضر تبیین مواجهۀ فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداختهاند. ملاصدرا معتقد است مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده و با عقل فعال، همچنین با عقل اول متحد میشود؛ اما حجابهای دنیایی مانع اتحاد کامل است. ...
بیشتر
مقالۀ حاضر تبیین مواجهۀ فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداختهاند. ملاصدرا معتقد است مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده و با عقل فعال، همچنین با عقل اول متحد میشود؛ اما حجابهای دنیایی مانع اتحاد کامل است. مرگ بستر لازم برای اتحاد و نیل به کمالات وجودی را فراهم میکند. به عقیدۀ ملاصدرا نفس، در پایان مسیر استکمالی، به دلیل بساطت و اتحاد با عقول، به بقای خداوند، باقی است. از نظر او حیات انسان، به مرتبه ادراکیاش بازمیگردد. مرگ انتقال به مرتبه عقلانی را ممکن میسازد. برمبنای نظریه عرفانی ملاصدرا، حیات انسان، عینالربط به حیات خداوند است. انسان به حکم اسمهای الظاهر و الآخر، مظهر کمالات حق گردیده، به سوی او باز میگردد. مرگ، انتقال مظهریت اسماء الهی است.