هادی وکیلی؛ مهدی براتی فر؛ اسماعیل منصوری لاریجانی
چکیده
«اخلاق عرفانی» عبارت از نوعی اخلاق خواهد بود که بر مبنای ارتباط بیواسطه با حقیقتی غایی/ غیبی، آراستگی به صفاتی خاص مشابه با صفات آن حقیقت را اقتضا میکند. مؤلفههای اخلاق عرفانی عبارتند از ابتنای بر وحی، توجه به مبدأ و معاد، جامعیت، شریعت محوری، تغییر ظاهری ناشی از تحول باطنی و بهرهگیری از تربیت تدریجی. هدف از اخلاق ...
بیشتر
«اخلاق عرفانی» عبارت از نوعی اخلاق خواهد بود که بر مبنای ارتباط بیواسطه با حقیقتی غایی/ غیبی، آراستگی به صفاتی خاص مشابه با صفات آن حقیقت را اقتضا میکند. مؤلفههای اخلاق عرفانی عبارتند از ابتنای بر وحی، توجه به مبدأ و معاد، جامعیت، شریعت محوری، تغییر ظاهری ناشی از تحول باطنی و بهرهگیری از تربیت تدریجی. هدف از اخلاق عرفانی، تخلّق به اخلاق الاهی یعنی تسمّی به اسماء الاهی و اتصاف به صفات الاهی است. تخلق به صفات الاهی به جهت تقسیم آنها به جمالی و جلالی، از دو حیث تشبیهی و تنزیهی امکان پذیر میگردد. از این رو وقتی خدا را در نسبت با دیگر مخلوقات، قیاس ناپذیر بدانیم، میتوانیم او را در رابطه با صفاتی درک کنیم که بر تمایز، تعالی و تفاوت دلالت میکنند.در این راستا، انسانها خدا را به مثابة وجودی عظیم، عزیز، کبیر، قهار، سلطان، غیور و محیط درمییابند. حال اگر بر شباهت بین خدا و مخلوقاتش تاکید شود، خدا همچون موجودی مشبَّه و قریب تلقی میشود و در لباس صفاتی همچون مهربانی، رحمت، زیبایی، عشق، بخشش، گذشت، غفران و نفع ظهور مییابد.
هادی وکیلی؛ مریم داورنیا؛ زینب برخورداری
چکیده
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان ...
بیشتر
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان معاصر در باره معنویت برای کودکان با آموزههای عرفان اسلامی سنجیده شود. این نوشتار با محدود کردن دامنه پژوهش به دو عارف متاله حضرت آیت الله شاه آبادی(س) و امام خمینی(ره)، بررسی تطبیقی مبانی و آموزههای معنویت برای کودکان، که امروزه در جهان مطرح شده و مباحث متناظر این مفهوم در عرفان اسلامی را مورد پژوهش قرارداده است. بدیهی است معنویت برای کودکان به طور مستقل و مجزا در آرای این بزرگواران وجود ندارد، اما پژوهش و مطالعه در آثار ایشان نشان داد که تعریف معنویت، پرداختن به آموزشهای معنوی برای کودکان، مبانی و روشهای آن، از آثار ایشان قابل استخراج است. معنویت برای کودکان در عرفان اسلامی به لحاظ مبانی و اهداف، با آنچه از مبانی غیراسلامی منشعب شده، تفاوت مییابد هرچند در روشها و مصادیق، شباهتهایی دیده میشود.
هادی وکیلی؛ ربابه آبداری
دوره 7، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 69-92
چکیده
چکیده
امام خمینی(ره) و خوان دلاکروث، به عنوان دو پیر طریقت و مرشد کامل در عرفان اسلامی و مسیحی، سیر و سلوک عرفانی را دارای مراتب و مراحلی می دانند که در یک بررسی مقایسه ای می توان آن را در سه مرحله تطهیر، تنویر و اتحاد شرح نمود. از نظر ایشان، تطهیر که مهم ترین مرحله در سیر و سلو ک عرفانی است، طی دو مرحله تطهیر فعالانه (سالک مجذوب) ...
بیشتر
چکیده
امام خمینی(ره) و خوان دلاکروث، به عنوان دو پیر طریقت و مرشد کامل در عرفان اسلامی و مسیحی، سیر و سلوک عرفانی را دارای مراتب و مراحلی می دانند که در یک بررسی مقایسه ای می توان آن را در سه مرحله تطهیر، تنویر و اتحاد شرح نمود. از نظر ایشان، تطهیر که مهم ترین مرحله در سیر و سلو ک عرفانی است، طی دو مرحله تطهیر فعالانه (سالک مجذوب) و تطهیر منفعلانه (مجذوب سالک) صورت می پذیرد و کمال آن نیز از رهگذر عشق الوهی است. از دیدگاه هردو عارف، بهترین هادی و راهنما در طریق سلوک و مهم ترین عامل تزکیه و تطهیر نفس، عشق الوهی است که تنها نصیب بندگان مخلص خداوند می گردد و تنها ابزار نیل به جایگاه اتحاد با خداوند و دستیابی به مرتبه فنای فی الله است.
حسین شکرابی؛ علی شیخ الاسلامی؛ هادی وکیلی
دوره 6، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 101-121
چکیده
نظرات و مواضعی که در مورد ابنعربی به عنوان متفکری تأثیرگذار ابراز شده است، از امور شایان توجه در تاریخ فکر شیعی است. علیرغم جایگاه خاص وی نزد برخی حکما و عرفای شیعه، دیگرانی نیز بودهاند که با وی به مخالفت برخاسته و عقایدش را نقد و نفی کردهاند. نسبت معنوی میان تشیع و جنبههای حکمی عرفان اسلامی، همچنین اظهار محبت و علاقهای که ...
بیشتر
نظرات و مواضعی که در مورد ابنعربی به عنوان متفکری تأثیرگذار ابراز شده است، از امور شایان توجه در تاریخ فکر شیعی است. علیرغم جایگاه خاص وی نزد برخی حکما و عرفای شیعه، دیگرانی نیز بودهاند که با وی به مخالفت برخاسته و عقایدش را نقد و نفی کردهاند. نسبت معنوی میان تشیع و جنبههای حکمی عرفان اسلامی، همچنین اظهار محبت و علاقهای که در تألیفات ابنعربی به ائمه و اولیای شیعی (ع) دیده میشود، میتواند به منزلة زمینهای برای تمایل حکما و عرفای شیعه به مطالعه و شرح آثار وی تلقی شود. همچنین وی به علت اظهار عقاید وحدت وجودی و برخی عباراتی که دلالت بر تأکید وی بر اعتقاداتش به عنوان یک مسلمان سنیمذهب دارد، همواره مورد طعن و انتقاد قرار داشته است. نوشتار حاضر به گزارش برخی از این شیفتگیها از سویی و انکارها از سوی دیگر میپردازد. بدینترتیب پرسش اصلی که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد عبارت از این است که موضع اندیشوران شیعی در قبال ابنعربی چیست؟
هادی وکیلی؛ سیدهزهره سیدفاطمی
دوره 6، شماره 1 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 107-117
چکیده
اسما و صفات الهی، و مظاهر آن در سه بعد معناشناختی، وجودشناختی، و انسانشناختی، یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری است. در آیات قرآن و روایات نیز از اسما و صفات الهی به عنوان روش تشبیهی ـ تنزیهی شناخت حضرت باریتعالی یاد شده است و پژوهشگران همواره تلاش کردهاند رابطه و نسبت میان ذات و اسما و صفات الهی را تبیین کنند. در این رهگذر آیة ...
بیشتر
اسما و صفات الهی، و مظاهر آن در سه بعد معناشناختی، وجودشناختی، و انسانشناختی، یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری است. در آیات قرآن و روایات نیز از اسما و صفات الهی به عنوان روش تشبیهی ـ تنزیهی شناخت حضرت باریتعالی یاد شده است و پژوهشگران همواره تلاش کردهاند رابطه و نسبت میان ذات و اسما و صفات الهی را تبیین کنند. در این رهگذر آیة «لیس کمثله شیء» از محکمات قرآنی به اسمی از اسمای قدوسی و سلبی اشاره مستقیم دارد. لذا وجوه مختلفی دربارة حرف «ک» درنظر گرفته شده است. از این آیه بهروشنی دو تعبیر قابل استنباط است؛ اینکه حضرت رسول گرامی (ص) مظهر این اسم شریف است و دیگر اینکه به لحاظ فنی وجود «مثل» نیز بر حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول گرامی (ص) دلالت میکند، زیرا قبل از آن سخن از زوجیت به میان آمده است و کَاَن خداوند میخواهد همان طور که زوجیت را برای همهچیز اثبات میکند از حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول (ص) زوجیت را منتفی بداند.
هادی وکیلی؛ پریسا گودرزی
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 101-126
چکیده
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آنها، چشماندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمدهاند، آنجایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده میشود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، ...
بیشتر
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آنها، چشماندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمدهاند، آنجایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده میشود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، منطق دوارزشی ارسطویی بوده است. با آنکه منشأ اشکالات و مشکلات در شطحیات در ذات نامتعارض بل متناقض یا متناقضنمای آنهاست اما راهحل منطقی برای حل این مشکلات نه در منطق ارسطویی بلکه در منطقی به نام منطق فازی است که در گفتههای مدافعان از شطحیّات نیز به طور ضمنی و ناخودآگاه به آن اشاره شده است اما عادت تبعیت تاریخی از قوانین عقلی مشائی و قواعد منطقی ارسطویی، مجال رهایی از چهارچوب تنگ و تاریک این منطق را به ذهن حتی برجستهترین محققان در این عرصه ازجمله استیس نداده است
هادی وکیلی؛ پدرام پورمهران
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 113-129
چکیده
یگانهانگاشتن خدا و جهان در بنیاد اندیشة ابنعربی و اسپینوزا قرار دارد. ابنعربی با رویکردی عرفانی بدان میپردازد و نظریة وحدت وجود را مطرح میکند که طبق آن یگانه وجود حقیقی خداوند است و جهان چیزی جز تجلیات، اطوار، و شئون ذات حق تعالی نیست. اسپینوزا با رویکردی عقلگرایانه و فلسفی، به تحلیل نظریة وحدت جوهر میپردازد و بر این نظر ...
بیشتر
یگانهانگاشتن خدا و جهان در بنیاد اندیشة ابنعربی و اسپینوزا قرار دارد. ابنعربی با رویکردی عرفانی بدان میپردازد و نظریة وحدت وجود را مطرح میکند که طبق آن یگانه وجود حقیقی خداوند است و جهان چیزی جز تجلیات، اطوار، و شئون ذات حق تعالی نیست. اسپینوزا با رویکردی عقلگرایانه و فلسفی، به تحلیل نظریة وحدت جوهر میپردازد و بر این نظر است که خدا یگانه جوهر هستی است و جهان چیزی جز حالات برآمده از صفات او نیست. این جستار، پیرامون یگانهانگاری خدا و جهان، به بررسی و تحلیل مسائلی چون صفات خدا، مراتب هستی، و ضرورت فراگیر آن در اندیشة ابنعربی و اسپینوزا میپردازد تا پیامدهای فلسفی آن را نشان دهد
سمنبر میرزایی؛ هادی وکیلی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 133-160
چکیده
ازجمله مسائل مطرحشده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداختهاند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد ...
بیشتر
ازجمله مسائل مطرحشده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداختهاند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیّقترین و موسعترین معلومات میداند و معتقد است که انسان با دیدة خیال میتواند صورتهای خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش دربارة عما را نیز، با نظریة خیال پیوند مىدهد و معتقد است که اگر نیروی خیال نبود عما، پدیدار نمىشد. از نظر وی خیال از بردگان نفس ناطقه است و برده در برابر سرور به سبب ملکیت، دارای گونهای فرمانروایى است، فرمانروایى خیال در این است که نفْس را به هر صورتى که خواهد، شکل مىدهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوة خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بىواسطة صور نورانى، کمخوردن و کمآشامیدن، کمخوابى، رهاکردن، تنآسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطة آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچیک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند
حسین شکرابی؛ علی شیخ الاسلامی؛ هادی وکیلی
دوره 4، شماره 4 ، اسفند 1392، ، صفحه 53-68
چکیده
رواج عرفان ابن عربی در سرزمینهای شرقی جهان اسلام، با ممالک عربی و غربی قابل مقایسه نیست. مخصوصاً جوهر فکر او که اندیشة وحدت وجود و مبحث انسان کامل است را فقط اندیشهوران شرق مخصوصاً ایرانیان شیعی بهدرستی توضیح دادهاند. فیض کاشانی، متکلم و محدث شیعی، از بزرگانی است که با وجود نقدهای معدودی که بر محیالدین دارد، با پذیرش اصول عرفان ...
بیشتر
رواج عرفان ابن عربی در سرزمینهای شرقی جهان اسلام، با ممالک عربی و غربی قابل مقایسه نیست. مخصوصاً جوهر فکر او که اندیشة وحدت وجود و مبحث انسان کامل است را فقط اندیشهوران شرق مخصوصاً ایرانیان شیعی بهدرستی توضیح دادهاند. فیض کاشانی، متکلم و محدث شیعی، از بزرگانی است که با وجود نقدهای معدودی که بر محیالدین دارد، با پذیرش اصول عرفان وی، تبیین معارف شیعی را بر اساس آموزههای وی وجهه همت خود قرار داده است، نگرشهای توحیدی و ولایی فیض که بهشدت تحت تأثیر آموزههای نظری عرفان است و در تألیفات کلامی و حکمی او مانند اصول المعارف و کلمات مکنونه تبلور یافته، از مواردی است که در حد امکان، در این نوشتار بدانها پرداخته شده است
هادی وکیلی؛ محمدهادی محمودی
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1392، ، صفحه 119-135
چکیده
مقالة حاضر خوانشی است از کلیات نگاه هانری کربن و سید احمد فردید در باب مطالعة تطبیقی عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی، و همچنین مقایسة نگاه دو متفکر با هم. دو متفکر در نقاط بسیاری با هم اتفاق نظر دارند؛ مثلاً اینکه هر دو مطالعة تطبیقی را با نقد تاریخیانگاری شروع میکنند، هر دو دلبستة پدیدارشناسی هستند، و هر دو در تلاشاند ...
بیشتر
مقالة حاضر خوانشی است از کلیات نگاه هانری کربن و سید احمد فردید در باب مطالعة تطبیقی عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی، و همچنین مقایسة نگاه دو متفکر با هم. دو متفکر در نقاط بسیاری با هم اتفاق نظر دارند؛ مثلاً اینکه هر دو مطالعة تطبیقی را با نقد تاریخیانگاری شروع میکنند، هر دو دلبستة پدیدارشناسی هستند، و هر دو در تلاشاند با این مطالعات بر بحرانهای تاریخ تفکر غربی فائق آیند. در کنار این اتفاق نظرها، هر یک از آنها راه خود را در برخی مسائل از دیگری جدا میکند؛ فردید با تلقی خاصی که از تاریخ دارد حیث تاریخی افکار و اندیشهها را برجسته میکند و دائماً مطالعات خود را در متن تاریخ انجام میدهد، در حالی که کربن به فراتاریخ نظر دارد. همچنین فردید مطالعة خود را با الهام از هایدگر بر اتیمولوژی متمرکز میکند، در حالی که کربن با نگاهی زبانشناسانه در پی تشکیل شبکهای مفهومی در دو ضلع مطالعه است
هادی وکیلی؛ محمود شیخ
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 131-151
چکیده
در این مقاله کوشش شده که به این پرسش که آیا میتوان طریقة اخلاقیون را مدرسهای معنوی و تربیتی دانست، از سه منظر پاسخ داده شود؛ ابتدا با تکیهبر تعریف کلاسیک عرفان، سپس با بیان مشکلات تعریف کلاسیک برای چنین قضاوتی، با ارائة تعریفی از عرفان بر مبنای مفهوم سنت و تحلیل آن به دو مفهوم فرهنگ و ادبیات و تحلیل مفهوم فرهنگ به دانشها ...
بیشتر
در این مقاله کوشش شده که به این پرسش که آیا میتوان طریقة اخلاقیون را مدرسهای معنوی و تربیتی دانست، از سه منظر پاسخ داده شود؛ ابتدا با تکیهبر تعریف کلاسیک عرفان، سپس با بیان مشکلات تعریف کلاسیک برای چنین قضاوتی، با ارائة تعریفی از عرفان بر مبنای مفهوم سنت و تحلیل آن به دو مفهوم فرهنگ و ادبیات و تحلیل مفهوم فرهنگ به دانشها و نگرش و رفتارها، و نهایتاً با تکیهبر نگاه عمومی به مسئلة عارف و عرفان، عرفانی بودن طریقة اخلاقیون ثابت شده است.
هادی وکیلی؛ پریسا گودرزی؛ محبوبه امانی
دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1391، ، صفحه 141-152
چکیده
از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوهای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده میشود و با «مشکاۀ» در آیۀ نور مطابقت میکند؛ در مسیری که نفس به یک قوۀ خاص استکمال مییابد و به کمال خاصی میرسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در ...
بیشتر
از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوهای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده میشود و با «مشکاۀ» در آیۀ نور مطابقت میکند؛ در مسیری که نفس به یک قوۀ خاص استکمال مییابد و به کمال خاصی میرسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در آیه است؛ از این کمال و قوه بهترتیب به عقل مستفاد و عقل بالفعل یاد میشود. سرانجام، عقل فعال است که عامل خروج از هیولانیبودن به بالملکهشدن و از بالملکهبودن به فعلیت تام است و مصداق «نار» در این آیه است. داراشکوه نور ذات را نوری میداند که به هیچ یک از حواس درنمیآید و درواقع، در ادراک نور ذات باصره، سامعه، ذائقه، شامه، و لامسه عین یکدیگر و یک ذات شوند و آن نور خداست. «درخت زیتون» اشارهای به روح اعظم است.
هادی وکیلی؛ پریسا گودرزی؛ محبوبه امانی؛ علیاکبر احمدی
دوره 2، شماره 2 ، دی 1390، ، صفحه 1-16
چکیده
مقالۀ حاضر به تحلیل مطهری از الهیات جدید میپردازد. نخست رأی مطهری در باب الهیات را مختصراً شرح میدهم. دیدگاهی که بر اساس آن مطهری مقام قدسی خداوند را مقتضی این میداند که مستقیماً در اشیا مداخله نکند. بهعبارت دیگر، او بر این باور است که خلقت صرفاً از طریق نظام علّی است. سپس، توضیح میدهم که مطابق با آرای مطهری در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به تحلیل مطهری از الهیات جدید میپردازد. نخست رأی مطهری در باب الهیات را مختصراً شرح میدهم. دیدگاهی که بر اساس آن مطهری مقام قدسی خداوند را مقتضی این میداند که مستقیماً در اشیا مداخله نکند. بهعبارت دیگر، او بر این باور است که خلقت صرفاً از طریق نظام علّی است. سپس، توضیح میدهم که مطابق با آرای مطهری در الهیات جدید، تحت تأثیر نگرش یهودی و مسیحی، خدا همچون نیرویی کر و کور است که بلاواسطه اشیا، و خصوصاً سرنوشت بشری را، تحت نفوذ خود میگیرد.
هادی وکیلی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 107-119
چکیده
عرفان بیشک جوهر تجربۀ دینی به شمار میرود و این تجربه، هم برای کسانی که دارای اعتقادات مذهبی هستند، و هم برای کسانی که چنین اعتقاداتی ندارند، نوعاً باعث تغییر در زندگی میشود. صرفنظر از دشواری توصیف حالات عرفانی که از چارچوب مفهومیِ تجارب عادی بسیار دور به نظر میرسند، به نظر میرسد میتوان شباهتهای متعددی ...
بیشتر
عرفان بیشک جوهر تجربۀ دینی به شمار میرود و این تجربه، هم برای کسانی که دارای اعتقادات مذهبی هستند، و هم برای کسانی که چنین اعتقاداتی ندارند، نوعاً باعث تغییر در زندگی میشود. صرفنظر از دشواری توصیف حالات عرفانی که از چارچوب مفهومیِ تجارب عادی بسیار دور به نظر میرسند، به نظر میرسد میتوان شباهتهای متعددی میان این حالات در سنتهای دینی ـ عرفانی مختلف یافت. این شباهتها عبارتند از: تجربۀ وحدت، احساسِ قرار داشتن در ورای زمان و مکان، احساس تقدّس، احساس لذت و شادکامی، وحدتی که توام با خلاء و ملأ است، و آگاهی از یک واقعیت غایی ابدی. حالات عرفانی را در قیاس با مراقبۀ معنوی (meditation) میتوانیم به دو دسته مقولات متمایز تقسیم کنیم: تنزیهی(متعالی) و تشبیهی (حلولی). عرفانهای تنزیهی و تشبیهی هر چند شباهتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند، اما بهطور قطع با یکدیگر متفاوت هستند. این دو نوع گرایش عرفانی در ادیان و آیینهای مذهبی شرق و غرب جهان به تفاوت دیده میشود. تفاوتهای موجود بر سر تفسیر تجارب عرفانی ممکن است ناشی از تفاوتها و تمایزات فرهنگی و زبانی باشد. تفاسیر روانشناختی، عصب-روانشناختی، و علومشناختی از تجارب عرفانی، از مهمترین رویکردها در پژوهشهای نوین در سطح جهان محسوب میشود.