فلسفه
عفت السادات هاشمی؛ علیرضا کهنسال؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
چکیده
در برخی از آیات قرآن کریم از واژة «خزائن» سخن به میان آمده است. مفسران در حقیقت و چیستی «خزائن» دارای وحدت نظر نبوده و اختلاف نظرهای قابل توجهی در میان ایشان به چشم میخورد. در تفاسیر عقلی-کلامی اعم از شیعه و اهل سنت، چهار مصداق درباره مفهوم خزائن مطرح شده است که عبارتند از «باران»، «عناصر و اسباب مادی خلقت»، «مقدورات ...
بیشتر
در برخی از آیات قرآن کریم از واژة «خزائن» سخن به میان آمده است. مفسران در حقیقت و چیستی «خزائن» دارای وحدت نظر نبوده و اختلاف نظرهای قابل توجهی در میان ایشان به چشم میخورد. در تفاسیر عقلی-کلامی اعم از شیعه و اهل سنت، چهار مصداق درباره مفهوم خزائن مطرح شده است که عبارتند از «باران»، «عناصر و اسباب مادی خلقت»، «مقدورات الهی» و «علم الهی». نگارنده در نوشتار حاضر میکوشد تا با روشی توصیفی- تحلیلی و ضمن بهرهگیری از مبانی حکمت متعالیه و مستندات فلسفی، اشکالات وارد بر مصادیق مذکور را بررسی نماید. وی دیدگاه نوینی که عبارت است از «تفسیر وجودی خزائن»، برای مصداق «خزائن» برگزیده و علت اختلاف نظر مفسران در تفسیرشان از خزائن را در تفسیر ناقص ایشان از مفهوم و مصادیق خزائن میداند.
محبوبه رجایی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ عباس جوارشکیان
چکیده
در بررسی آثار ملاصدرا درباره جوهر و عرض در تفسیر آیات اسما و صفات الهی با دو معنا از جوهر و عرض روبرو هستیم. رابطه این دو معنا مشترک لفظی است. یکی معنای مشهور که طبق آن موجود ممکن به جوهر و عرض تقسیم میشود. در این معنا وجود حق در هیچ یک از این اقسام جای نمیگیرد؛ زیرا در این تقسیم ماهیت مقسم است. ملاصدرا با توجه به همین معنا «لیس بجوهر» ...
بیشتر
در بررسی آثار ملاصدرا درباره جوهر و عرض در تفسیر آیات اسما و صفات الهی با دو معنا از جوهر و عرض روبرو هستیم. رابطه این دو معنا مشترک لفظی است. یکی معنای مشهور که طبق آن موجود ممکن به جوهر و عرض تقسیم میشود. در این معنا وجود حق در هیچ یک از این اقسام جای نمیگیرد؛ زیرا در این تقسیم ماهیت مقسم است. ملاصدرا با توجه به همین معنا «لیس بجوهر» را از صفات سلبی خدا میداند و دلایلی را برای آن اقامه میکند. معنای دیگر با توجه به مبانی خاص ملاصدرا چون اصالت وجود، وحدت شخصی وجود و فقر وجودی است. در این معنا تعریف ملاصدرا از جوهر و عرض متفاوت با تعریف آن دو در فلسفه است و این تفاوت به خاطر تعریف خاص و ویژهای است که برای ماهیت مطرح میکند. وی در تفسیر آیات اسما و صفات الهی، حق را جوهر و اسما و صفات او را عرض میداند. مقسم در این تقسیم ماهیت یا موجود ممکن نیست بلکه اصل وجود است و در این معنا ماهیت ظل وجود و اخس آن است. این مقاله با روش تحلیل مفهومی به توصیف و مقایسه این دو معنا میپردازد.
ملیحه خدابنده بایگی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ جعفر مروارید
چکیده
نگاه وجودی ملاصدرا به بحث مزاج، تئوری خاص وی در مسئله حدوث جسمانی نفس، نگرش ویژه او در رابطه نفس و بدن و همچنین مقوله طلایی حکمت متعالیه که حرکت جوهری میباشد، همگی در کنار یکدیگر، اضلاع و ابعاد هندسهای منظم را تبیین و تنقیح مینمایند که به راوی حکمت عملی، اجازه گام برداشتن در عرصه اخلاق را آنهم در صحنه جسم و جسمانیت ...
بیشتر
نگاه وجودی ملاصدرا به بحث مزاج، تئوری خاص وی در مسئله حدوث جسمانی نفس، نگرش ویژه او در رابطه نفس و بدن و همچنین مقوله طلایی حکمت متعالیه که حرکت جوهری میباشد، همگی در کنار یکدیگر، اضلاع و ابعاد هندسهای منظم را تبیین و تنقیح مینمایند که به راوی حکمت عملی، اجازه گام برداشتن در عرصه اخلاق را آنهم در صحنه جسم و جسمانیت میدهد تا بتواند حکم به حضور گزارههای اخلاقی را در نحوه تغذیه، تنمیه، تولید مثل و تفکر انسان، صادر کند. لذا نگارنده در این نوشتار، کوشیده است که نظریهای را در خصوص ترابط مزاج و اخلاق، ترسیم و تصویر نماید که مطابق با فحوای آن، اگر هویّت ابتدایی انسان در قالب نطفه و مزاج جسمانی با اعتدال و در شرایط مطلوب و معتدل، منعقد گردد، آنگاه است که اثرات، نتایج و لوازم آن را به وضوح و عیان در حالات روحی و اوصاف اخلاقی او دیده و شاهد و ناظر بر انسانی خواهیم بود که صدر تا ذیل شئونات او را؛ عدالت، نزاکت، نزاهت ، قداست، عقلانیت و معنویت تشکیل میدهد.
سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ عظیمه پورافغان
دوره 6، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 43-57
چکیده
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژهای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان میدهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینهساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر ...
بیشتر
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژهای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان میدهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینهساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر صدرایی و با نگرش به مبانی ایشان، بهنظر میرسد این دو یک هویت واحده هستند که نفس انسان در حرکت جوهری، به طی مراحل آنها، متناظر با یکدیگر میپردازد به گونهای که به تلازم و اتحاد معرفت و فضیلت میتوان اذعان کرد. درمجموع، اهمیت و ارتباط دو سویة هر کدام از دو جنبه غیر قابل انکار است و هیچیک بهتنهایی قادر به ایصال انسان به سعادت حقیقی نیستند