حسین محمدی؛ عبدالرسول کشفی؛ حسن ابراهیمی
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 109-131
چکیده
ارتباط نفس و بدن از مباحث مهم فلسفة ذهن است. دربارة این ارتباط دو دیدگاه وجود دارد: یگانهانگاری و دوگانهانگاری؛ دوگانهانگاری دیدگاهی است که انسان را متشکل از دو جنبة بدن مادی و نفس مجرد میداند. یگانهانگاری که در تقابل با دوگانهانگاری است دو شاخه دارد: یگانهانگاری مادیگرایانه که حقیقت انسان را مادة محض تلقی میکند ...
بیشتر
ارتباط نفس و بدن از مباحث مهم فلسفة ذهن است. دربارة این ارتباط دو دیدگاه وجود دارد: یگانهانگاری و دوگانهانگاری؛ دوگانهانگاری دیدگاهی است که انسان را متشکل از دو جنبة بدن مادی و نفس مجرد میداند. یگانهانگاری که در تقابل با دوگانهانگاری است دو شاخه دارد: یگانهانگاری مادیگرایانه که حقیقت انسان را مادة محض تلقی میکند و یگانهانگاری ایدئالیستی که حقیقت انسان را نفس محض میداند.
ملاصدرا و جان هیک، که متعلق به دو سنت معرفتی متفاوتند، هر دو معتقدند که انسان دارای نفس مجرد و بدن مادی است. مقاله نشان میدهد که دیدگاه ملاصدرا در باب ارتباط نفس و بدن دیدگاهی یگانهانگارانه است، اما نه به معنای مصطلح آن، بلکه دیدگاهی بدیع و منحصر به فرد که مبتنی بر اصول فلسفی و نفسشناسی اوست. جان هیک در باب ارتباط نفس و بدن دیدگاه دوگانهانگاری جوهری را اتخاذ کرده است که با نفی نظریههای اینهمانی و پیامد ثانوی از دیدگاه خود دفاع میکند. در عین حال، صرف نظر از دیدگاه او در باب نفس و بدن، بسیاری از نظریات او شبیه یا نزدیک به دیدگاههای ملاصدرا است. باور به دوساحتیبودن انسان و وجود نفس، کیفیت پیدایش نفس، تجرد، جسمانیهالحدوث بودن، حرکت اشتدادی، ذومراتببودن و تعامل نفس و بدن و تأثیر هر یک در دیگری از جملة آنهاست