نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری فلسفه اسلامی (حکمت متعالیه)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
2 استادیار گروه فلسفۀ دین، پژوهشکده حکمت معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده
بهطور معمول در آثار فلسفی مسلمین، معرفتپذیری خداوند بهصورت مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است بلکه در بیشتر موارد بهعنوان یک اصل موضوع تلقی گشته است. حکیم سبزواری علیرغم رویکرد منتقدانهای که در نسبت با اندیشههای تعطیلگرایانه اتخاذ نموده، عقل را بدون مدد الهی عاجز از معرفت خداوند میداند و بیان میکند آنچه که خداوند را از طریق براهین میشناسد، عقلی است که به نور خداوند تقویت گشته است و در عین حال عقل از نیل به کنه ذات خداوند ناتوان است، بدانجهت که علم حصولی اکتناهی منوط به حصول تام ماهیت معلوم برای عالم است و خداوند به سبب تنزه از ماهیت از دسترسی عقول مبرا میباشد. حکیم سبزواری در تبیین نظریه خویش علاوه بر اقامه استدلال، به روایات صادره از ناحیه عصمت و نیز بیانات اهل معرفت استشهاد نموده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Possibility of the Rational Knowledge of God in the Teachings of Hakīm Sabzawārī
نویسندگان [English]
- Mohammad Hadi Tavakoli 1
- Azam Ghasemi 2
1 Ph.D. in Islamic Philosophy (Transcendental Wisdom), Institute for Humanities and Cultural Studies,Tehran, Iran
2 Assistant Professor of Department of Religion Philosophy, Contemporary Wisdom Faculty, IHCS, Tehran, Iran
چکیده [English]
The question of ‘knowability of God’ is not a major topic in the works of traditional Muslim philosophers, as if taken for granted. Despite his critical view of ‘those who divest God of His Attributes’ (mu’attila) - hence, actually divest the concept of God of all conceivability - Hakīm Sabzawārī (1797-1873) also denied the possibility of a rational knowledge of God. Sabzawārī believed that the natural light of the human reason, when intensified by the divine Light, would be capable of knowledge of God through ‘arguments’, although he also emphasized that the very Essence of God cannot be known ‘exhaustively’, since any ‘acquired knowledge aimed at fathoming the depth’ (‘ilm al-iktināhī) would be possible only through the comprehensive acquisition of the essence of the ‘object’ supposed to be known, which is impossible in the case of God Who ‘by definition’ transcends any knowable ‘essence’ (māhiyya). It is worth mentioning that Sabzawārī enriched his arguments with insightful observations taken from Hadith literature and other traditional sources.
کلیدواژهها [English]
- acquired knowledge (‘ilm al-husūlī)
- knowledge aimed at fathoming the depth (‘ilm al-iktināhī)
- ta’tīl (divesting God of His Attributes)
- Hakīm Sabzawārī