علمی-پژوهشی
فلسفه
مرتضی حاجیحسینی؛ محمد حسین اسفندیاری
چکیده
منطق کلاسیک با این پیشفرض فلسفی که یک زبان غیرصوری وجود دارد که زبان صوری درصدد ارائه آن است تأسیس شده است. در این منطق، اصول امتناع تناقض و طرد شق ثالث، قضیه به شمار میآیند و برهان دارند. مرتضی حاجحسینی در کتاب طرحی نو از اصول و مبانی منطق، با این پیشفرض فلسفی که یک زبان غیرصوری وجود دارد که زبان صوری درصدد ارائه آن است و تشریح ...
بیشتر
منطق کلاسیک با این پیشفرض فلسفی که یک زبان غیرصوری وجود دارد که زبان صوری درصدد ارائه آن است تأسیس شده است. در این منطق، اصول امتناع تناقض و طرد شق ثالث، قضیه به شمار میآیند و برهان دارند. مرتضی حاجحسینی در کتاب طرحی نو از اصول و مبانی منطق، با این پیشفرض فلسفی که یک زبان غیرصوری وجود دارد که زبان صوری درصدد ارائه آن است و تشریح پیامدهای آن به تأسیس دو نظام تابعارزشی و غیرتابعارزشی پرداخته است. در این منطق، اصول امتناع تناقض و طرد شق ثالث، در حکم قاعدهای هستند که هر سطر از برهان بر اساس آن ها نوشته میشود و به همین اعتبار اثباتناپذیر تلقی میشوند.
اسدالله فلاحی بیآنکه موضع خود را در قبال پیشفرض یا عدم پیشفرض زبان غیرصوری مشخص کند، در مقالهای که با عنوان «مبانی فلسفی نظامهای حاجحسینی» در شمارهٔ دوم دوره 14نشریهٔ حکمت معاصر در شمارهٔ پاییز و زمستان ۱۴۰۲منتشر شده است، مبانی فلسفی نظامهای تابعارزشی و غیرتابعارزشی و از جمله دیدگاه نویسنده در مورد اصول امتناع تناقض و طرد شق ثالث و پیامدهای آن را نقد نموده است. در این مقاله ابتدا به تشریح مبانی فلسفی و معرفتشناختی نظامهای منطقی و مقایسهٔ این نظامها با یکدیگر در ارتباط با این مبانی میپردازیم و سپس به نقدهای فلاحی پاسخ میدهیم.
علمی-پژوهشی
فلسفه
سیروس علیپور؛ حسین کلباسی اشتری
چکیده
رمزگرایی از دیرباز در دین، عرفان و فلسفه بهکار بستهشده است. شیخ اشراق با زبان رمزآگین، درونمایههای متعالیِ ناگشوده به زبان متعارف و عقل استدلالگر را به تصویر میکشد. او سنت پیشاارسطویی، بهخصوص افلاطون را نمایندۀ غربی خمیرۀ ازلی حکمت میشمارد. مسئلۀ بنیادی مقاله، واکاوی نقش نگاه رمزاندیشانۀ سهروردی در تعبیر حکمت افلاطونی ...
بیشتر
رمزگرایی از دیرباز در دین، عرفان و فلسفه بهکار بستهشده است. شیخ اشراق با زبان رمزآگین، درونمایههای متعالیِ ناگشوده به زبان متعارف و عقل استدلالگر را به تصویر میکشد. او سنت پیشاارسطویی، بهخصوص افلاطون را نمایندۀ غربی خمیرۀ ازلی حکمت میشمارد. مسئلۀ بنیادی مقاله، واکاوی نقش نگاه رمزاندیشانۀ سهروردی در تعبیر حکمت افلاطونی از قِبَل خمیرۀ ازلی است. با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و ضمن ارجاع به آثار دو حکیم، خصوصیات زبان رمزی و پیوندش با حقایق متعالی، خمیرۀ ازلی و آموزههایی نظیر تزکیۀ نفس، القای الهی، کشف و شهود بررسی میشود. نتایج نشان میدهد: نخست، رمز با حقایق متعالی پیوند دارد. دوم، خمیرۀ ازلی حکمت دو وجه جهانشمول (تاریخی) و الهی (فراتاریخی) دارد. سوم، فهم حقایق و بنیاد مشترک الهی، با تجرید نفس و بصیرت امکانپذیر است. چهارم، زبان رمزی پای در وادی ذوق و شهود مینهد. پنجم، افلاطون، بهمثابه حکیمی الهی، اهل ذوق، شهود و تجرید است و حکمتش سرشار از حقایق متعالی. ششم، بیان رمزی، شیوۀ افلاطون- و دیگر حکما- است. بدینسان، سهروردی با افلاطون مواجههای رمزگرایانه از قِبَل خمیرۀ ازلی بهکار میبندد. او با این مواجهه، به انتقال معانی اشراقی میپردازد و در خوانش خود، حکمت را نه در بطن تاریخ، که در فراسوی تاریخ میجوید.