اصول عرفان ابن عربی، واضع نظریة خیال، بر حکمت متعالیة ملاصدرا تأثیر فراوانی گذارد، چنانکه میتوان نظریة تجرد خیال و وساطت و طریقیت عالم خیال را مهمترین عوامل شکلگیری حکمت متعالیه قلمداد کرد. به بیانی دیگر، میتوان وجه تمایز مبنایی «حکمت متعالیه» با «حکمت مشاء» و «حکمت اشراق» را در تجرد عالم خیال و صور خیالی در ...
بیشتر
اصول عرفان ابن عربی، واضع نظریة خیال، بر حکمت متعالیة ملاصدرا تأثیر فراوانی گذارد، چنانکه میتوان نظریة تجرد خیال و وساطت و طریقیت عالم خیال را مهمترین عوامل شکلگیری حکمت متعالیه قلمداد کرد. به بیانی دیگر، میتوان وجه تمایز مبنایی «حکمت متعالیه» با «حکمت مشاء» و «حکمت اشراق» را در تجرد عالم خیال و صور خیالی در حکمت متعالیه و عدم تجرد آنها در حکمت مشاء و اشراق دانست. در مقاله حاضر، نظریه خیال به عنوان محوریترین عنصر نظریة عرفانی ابنعربی و حکمت متعالیه ملاصدرا مورد پژوهش و مداقّه قرار گرفته است و چیستی و چگونگی عالم خیال و قوة تخیل بررسی و تحلیل شده است. سپس، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مزبور، با محوریت خیال، تبیین شده است.