داود حسینی
چکیده
در ادبیات معاصر درباره در ـ جهان بودن یا در ـ ذهن بودن ماهیت ازمنظر صدرا اختلاف نظر وجود دارد. در این نوشتار قصد داریم که دلایلی اقامه کنیم مبنیبر اینکه ازمنظر صدرا ماهیت امری در ـ جهان است. برای این منظور، استدلال خواهد شد که برخی از تعابیر کلیدی صدرا درباره ماهیت (انتزاعی بودن ماهیت و صادق بودن ماهیت بر وجود)، در حضور نظر خاص صدرا ...
بیشتر
در ادبیات معاصر درباره در ـ جهان بودن یا در ـ ذهن بودن ماهیت ازمنظر صدرا اختلاف نظر وجود دارد. در این نوشتار قصد داریم که دلایلی اقامه کنیم مبنیبر اینکه ازمنظر صدرا ماهیت امری در ـ جهان است. برای این منظور، استدلال خواهد شد که برخی از تعابیر کلیدی صدرا درباره ماهیت (انتزاعی بودن ماهیت و صادق بودن ماهیت بر وجود)، در حضور نظر خاص صدرا درباب انتزاع و صدق نتیجه میدهند که ماهیت در ـ جهان است، گرچه ماهیت فقط بالعرض موجود باشد. با این نتیجه، مسئله دیگری مطرح خواهد شد: چه تفاوتی بین موجودیت بالذات وجود و موجودیت بالعرض ماهیت است؛ اگر هر دو در ـ جهان بودن را درپی دارند، پیشنهاد میشود که موجودیت بالذات و موجودیت بالعرض و در ـ جهان بودن را میتوان در نسبت با منشأ اثر بودن و استقلال از اذهان توضیح داد. شواهد متنیای از صدرا ارائه خواهد شد که تعابیر صدرا دور از این پیشنهاد نیست.