ندا اسدی جعفری؛ حسنعلی پورمند
دوره 7، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 119-151
چکیده
به اعتقاد اندیشمندان، دو دیدگاه در زمینة فلسفة حکمت و هنر اسلامی در معماری وجود دارد. در دیدگاه اول تجلی عینی اسلام در برخی آثار معماری بهوضوح دیده میشود. براساس این اعتقاد، آثار معماری حاصل فرآیندی در اندیشههای اسلامی و بهخصوص شیعی در بستر سالها تجربه است که به عالیترین شکل ممکن در عرصة ظهور متجلی شده است. در مقابل و به اعتقاد ...
بیشتر
به اعتقاد اندیشمندان، دو دیدگاه در زمینة فلسفة حکمت و هنر اسلامی در معماری وجود دارد. در دیدگاه اول تجلی عینی اسلام در برخی آثار معماری بهوضوح دیده میشود. براساس این اعتقاد، آثار معماری حاصل فرآیندی در اندیشههای اسلامی و بهخصوص شیعی در بستر سالها تجربه است که به عالیترین شکل ممکن در عرصة ظهور متجلی شده است. در مقابل و به اعتقاد دیدگاه دوم، اسلام از آثار هنری و معماری دورة اسلامی کاملاً تفکیک شده است. اندیشمندان این نظریه تأکید دارند که هیچ رابطهای میان هنر اسلامی و اعتقادات اسلامی وجود ندارد. واکاوی آموزههای معنوی پنهان در هویت حکمت و هنر معماری گذشتة ایرانی میتواند نقش بسزایی در رد دیدگاه اندیشمندان نظریة دوم داشته باشد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است تا با بهرهگیری از روش تحلیلیـتوصیفی ابتدا چگونگی تجلی هویت حکمت و هنر در معماری اسلامی ارزیابی شود و سپس با بیان فلسفة حکمت و هنر و معناگرایی آن در معماری اسلامی تجلی این فلسفه از طریق شاخصهای معناگرایی در معماری اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انعکاس و تجلی معناگرایی ناشی از فلسفة حکمت و هنر را میتوان بهوضوح در آثار معماری ایرانی مشاهده و حتی میتوان نظریة اندیشمندان معتقد به رویکرد دوم را بهراحتی رد کرد.