علی اصغر یزدان بخش؛ جهانگیر مسعودی؛ عباس جوارشکیان
چکیده
«حقوق طبیعی بشر» بهعنوان اصلی محوری و بنیادین در اعلامیه جهانی حقوق بشر، همواره از مهمترین موضوعهای مطرح در دنیای جدید بشمار میآید. اعتقاد به «حقوق طبیعی» برای بشر به این معناست که انسان بماهو انسان جدای از هر نوع قرارداد یا حکم آمری، دارای حقوقی طبیعی و ذاتی است. پرسش اصلی در این مقاله این است که آیا میتوان چنین ...
بیشتر
«حقوق طبیعی بشر» بهعنوان اصلی محوری و بنیادین در اعلامیه جهانی حقوق بشر، همواره از مهمترین موضوعهای مطرح در دنیای جدید بشمار میآید. اعتقاد به «حقوق طبیعی» برای بشر به این معناست که انسان بماهو انسان جدای از هر نوع قرارداد یا حکم آمری، دارای حقوقی طبیعی و ذاتی است. پرسش اصلی در این مقاله این است که آیا میتوان چنین دیدگاهی را به ملاصدرا نسبت داد؟ باوجوداینکه چنین مسئلهای هرگز برای وی مطرح نبوده و در مکتوبات وی بدان اشارهای نرفته است. بدین لحاظ برای تحقیق در چنین موضوعی باید به نحو غیرمستقیم مسئله را پیگیری نمود و ما این کار را با توجه به دیدگاه ملاصدرا در باب ارزشهای اخلاقی دنبال کردهایم. این پژوهش در مقام گردآوری از روش اسنادی، با استفاده از مطالعات کتابخانهای و در مقام داوری، بهطور غالب از روش تحلیل منطقی و استنتاجی استفاده نموده تا نشان دهد که از اعتقاد ملاصدرا به حُسن و قُبح ذاتی میتوان پذیرش «حقوق طبیعی بشر» را به وی منتسب کرد. اگرچه بحث «حق»ها ظاهراً امری متفاوت از بحث ارزشهای اخلاقی ست اما بنا بر برخی دیدگاهها میتوان این دو بحث را به یکدیگر مرتبط ساخت و مبانی مطرحشده در یک حوزه را به حوزه دیگر نیز تسری و سریان داد و به این نتیجه دست پیدا کرد که هرچند ملاصدرا به پذیرش «حقوق طبیعی بشر» تصریح نکرده است ولی با شواهد و قرائن و استدلال عقلی که از دیدگاههای اخلاقی وی برگرفتهایم، میتوان به همخوانی و پذیرش «حقوق فطری طبیعی» با دیدگاههای وی اذعان کرد.