هادی وکیلی؛ مریم داورنیا؛ زینب برخورداری
چکیده
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان ...
بیشتر
معنویت از مفاهیمی است که در عصر حاضر مورد توجه ویژه قرارگرفته و اکنون در مورد کودکان نیز به کار برده میشود. معنویت از مفاهیم کلیدی دینی است و بر مبانی، ساختار و روشهای معین دینی استوار است. در عرفان اسلامی نیز معنویت نقش کانونی ایفا میکند. با توجه به بحثهای تخصصی معمول در حوزه معنویت، جای آن دارد که نسبت آموزههای طرح شده در جهان معاصر در باره معنویت برای کودکان با آموزههای عرفان اسلامی سنجیده شود. این نوشتار با محدود کردن دامنه پژوهش به دو عارف متاله حضرت آیت الله شاه آبادی(س) و امام خمینی(ره)، بررسی تطبیقی مبانی و آموزههای معنویت برای کودکان، که امروزه در جهان مطرح شده و مباحث متناظر این مفهوم در عرفان اسلامی را مورد پژوهش قرارداده است. بدیهی است معنویت برای کودکان به طور مستقل و مجزا در آرای این بزرگواران وجود ندارد، اما پژوهش و مطالعه در آثار ایشان نشان داد که تعریف معنویت، پرداختن به آموزشهای معنوی برای کودکان، مبانی و روشهای آن، از آثار ایشان قابل استخراج است. معنویت برای کودکان در عرفان اسلامی به لحاظ مبانی و اهداف، با آنچه از مبانی غیراسلامی منشعب شده، تفاوت مییابد هرچند در روشها و مصادیق، شباهتهایی دیده میشود.
زینب برخورداری؛ سمیه خوشدونی فراهاین
دوره 7، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 93-117
چکیده
چکیده در آرای اندیشمندان و نیز فارابی، درباره زنان، عباراتی دال بر نسبت ضعف ونقص عقل به آنان وجود دارد که سوءبرداشتها و ابهاماتی را درپی داشتهاست. جستجو در آرای انسانشناسی فارابی و تطبیق نظرات وی در مورد زن، راهی است برای تشخیص و برخورد منطقی با تمایزات زن و مرد. انسانشناسی فارابی نشان میدهد، زن و مرد ازلحاظ برخورداری ...
بیشتر
چکیده در آرای اندیشمندان و نیز فارابی، درباره زنان، عباراتی دال بر نسبت ضعف ونقص عقل به آنان وجود دارد که سوءبرداشتها و ابهاماتی را درپی داشتهاست. جستجو در آرای انسانشناسی فارابی و تطبیق نظرات وی در مورد زن، راهی است برای تشخیص و برخورد منطقی با تمایزات زن و مرد. انسانشناسی فارابی نشان میدهد، زن و مرد ازلحاظ برخورداری از موهبت عقل و قوای حاسه و متخیله، با یکدیگر تفاوتی ندارند.وی درکسب سعادت، هم خود فرد و هم جامعه را دخیل دانسته و جنسیت را وارد نمیکندبا تفکیک ساحت خردمندی و خردورزی قابل تبیین است. زنان و مردان در ساحت خردمندی (برخورداری اولیه از قوای عقلانی) یکسان هستند اما در خردورزی (بهفعلیت رساندن قوای عقلانی) موانع متفاوت دارند و این موانع تاکنون برای زنان بیش از مردان تحقق یافتهاست. اولین مانع،برمبنای نظام مزاج شناسی، غلبه بیشتر طبع سردی در زنان و تأثیر آن بر قوای عاقله است.دوم، محدودیت زنان از کسب تجربه است که برخاسته از نظامها و فرهنگهای حاکم بر جوامع بوده و منجر به نقصان عقل تجربی میشود که در صورت بروز برای مران نیز به ضعف خردورزی منجر میشود. به عبارتی مانع ذاتی برای تعقل زنان نیست بلکه هردو عرضی و قابلرفع است.