صغری باباپور؛ جعفر شانظری
چکیده
از موضوعات پیچیده و بحث برانگیز شناخت شناسی چه در فلسفه اسلامی و چه در فلسفه غرب مسئله کیفیت ارتباط ذهن و عین با یکدیگر است. بحث اصلی در شناخت شناسی بحث مطابقت تصورات با آنچه در واقعیت موجود است، یعنی چگونگی انطباق صور ذهنی با صور عینی میباشد. رئالیستها به مطابقت ذهن و عین قائلند، ولی گروهی از فلاسفه عقیدهای ...
بیشتر
از موضوعات پیچیده و بحث برانگیز شناخت شناسی چه در فلسفه اسلامی و چه در فلسفه غرب مسئله کیفیت ارتباط ذهن و عین با یکدیگر است. بحث اصلی در شناخت شناسی بحث مطابقت تصورات با آنچه در واقعیت موجود است، یعنی چگونگی انطباق صور ذهنی با صور عینی میباشد. رئالیستها به مطابقت ذهن و عین قائلند، ولی گروهی از فلاسفه عقیدهای مخالف این دارند و مفاهیمذهنی را جدای از حقایق خارجی پنداشته، و یا حتی حقایقخارجی را تصویر مفاهیم ذهنی میدانند. این درحالیست که مطابقت ذهن وعین در حکمت متعالیه از اصولیترین مباحث میباشد. ملاصدرا بابحث وحدت ماهوی ذهن و عین دروجود ذهنی و وحدت تشکیکی عینی وجود برتر ماهیت قصد در حل مسأله مطابقت داشت. کانت نظریه انقلاب کپرنیکی خود را طرحمینماید که اگر متعلقات با ذهن ما مطابقتداشتهباشند، این با شناخت پیشینی به اشیاء مطابقتر است. برایناساس ذهن دارای فعالیتی خاص میشود و نوع معرفتی را که بدستمیآورد، خودش مشخصمینماید. مقاله حاضر به بررسی کیفیت مطابقت ذهن و عین از دیدگاه ملاصدرا و کانت پرداخته و بهدنبال تشابهات و اختلافات نظرات ملاصدرا و کانت در این زمینه میباشد